ملخص معانى اين كلمات آنست كه شما چه حقى داريد دربارهء شهاب ثاقب ايمان كه على بن ابيطالب (عليه السلام) باشد با آنهمه سوابق درخشان مبارزاتى با آنهمه خدمات خوابيدن به جاى رسول الله، مبارزه در بدر و حنين و احزاب و با وجود برادرى رسول الله (صلى الله عليه وآله) با آنهمه سوابق نمازگزارى به دو قبله و... جسارت نمائيد تا همانند اهل كتاب و يهود گرديد كه پشت به اولياى خود نمودند و خوار و ذليل شدند....
سخنرانى در محفل شام صاحب سفينة البحار در بخش مربوط به امام باقر (عليه السلام) سخنان كوبنده آن حضرت را در محفل هشام اين چنين آورده است: " هنگامى كه امام باقر (عليه السلام) به محفل هشام در شام فرا خوانده شد امام (عليه السلام) وارد نشيمنگاه هشام گرديد از باب ادب اسلامى سلام عمومى به تمام حاضران انجام داد بى آنكه اختصاصا به خليفه به عنوان خلافت و امارت سلامى بگويد. و بدون كسب إذن در قسمتى نشستند اين دو عمل امام (عليه السلام) باعث ناراحتى فوق العاده ء هشام گرديد. به حدى كه همانند ديگر گردنكشان شروع به كلمات ناهنجار در مورد على (عليه السلام) نمود كه جد شما بود كه شق عصاى مسلمانان نمود و در صدر اسلام آنهمه مسائل به وجود آورده. پس از توبيخ هشام، طبق نقشهء طراحى شده اطرافيان و درباريان شروع به توبيخ و مذمت نمودند هنگامى كه آنان از صحبت كردن فارغ شدند امام باقر (عليه السلام) به پا خاست و شروع به سخنرانى نمودند و فرمودند: " مردم! به كجا مى رويد؟ از شما چه خواسته اند وشما چه چيزى انجام مى دهيد؟ خداوند متعال با ما اهل بيت در روز نخست شما را هدايت كرد و آخرين شما را هم با ما هدايت مى كند اگر شما امروز ملك موقتى داريد ملك ما دائمى و هميشگى است بالاتر از ملك ما، ملك ديگرى وجود ندارد چون ما اهل عاقبت هستيم و خداوند مى فرمايد: " والعاقبة للمتقين " پايان كار و نتيجه مطلوب از آن تقوى پيشگان مى باشد ".
هشام كه تحمل اين سخنان را نداشت دستور داد امام را حبس كنند هنگامى كه وارد حبس شد در حبس هم دست به افشاگرى زد تمام محبوسين دور او را گرفتند و به سخنان او گوش فرا مى دادند زندانيان به هشام اطلاع دارد كه اوضاع زندان با ورود امام