شش سال داشت (1). او در اين مدت در مشكلات و سختيها، با پدر عاليقدر خود، همكارى و همفكرى نزديك داشت و از علوم سرشار او بهره ها مى برد، او در اين مدت درس پايدارى، استقامت، ونحوهء موضع گيرى در برابر بحرانها را در مكتب پدر آموخت، و گوهر شخصيتش به اوج كمال و درخشش مطلوب خود رسيد. چون او همان طور كه گذشت از يك اصالت و شخصيت اصيل خانوادگى برخوردار بود و نخستين فردى بود كه هم پدر و هم مادرش فاطمى و علوى بودند و مادرش آنچنان از اصالت و نجابت برخوردار بود كه امام صادق (عليه السلام) هر وقت از جدهء گرامى خود فاطمه دختر حضرت مجتبى (عليه السلام) ياد مى كرد، مى فرمود: " او زن شايسته و با فضيلتى بود و در خاندان امام مجتبى (عليه السلام)، هيچ زنى به پايهء فضيلت او نمى رسيد ". (2) بدين ترتيب پيشواى پنجم نه تنها در آغوش پاك و پرمهر پدرى همچون امام سجاد (عليه السلام) پرورش يافته بود، بلكه از پستان مادر ارجمند و گرانمايهاى نيز شير خورد كه در فضيلت و تقوى، زنى نمونه و مثال زدنى بود.
پاكى نسب، اصالت خانواده، برخوردارى از عالى ترين شرايط تربيتى، ثمرهء شيرينى شخصيتى همچون امام باقر (عليه السلام) را داشت كه از همان آغاز كودكى آثار هوش سرشار و استعداد شگرف، در سيماى او موج مى زد و از آيندهء درخشان او نويد مى داد.
تلاش در راه بسط علوم دوران امامت حضرت باقر (عليه السلام) كه در حدود 18 سال بود، به ترتيب، هم زمان با دوران حكومت " وليد بن عبد الملك "، " سليمان بن عبد الملك "، " عمر بن عبد العزيز "، " يزيد بن عبد الملك "، و برادرش " هشام " بود (3) كه به استثناى عمر بن عبد العزيز كه شخصى نسبتا با عدالت و نسبت به خاندان پيامبر (صلى الله عليه وآله) علاقهمند و مهربان بود، همه، در ستمگرى و