قابل ذكر است كه چهار كتاب نخستين از كتابهاى معتبر و قابل عنايت در ميان شيعه مى باشد، و ديگر كتابها و جوامع حديثى با توجه به ضوابط و معيارهاى حديث شناسى مورد استناد قرار مى گيرند.
از بين اين دسته كتب، كتابهاى برگزيده شده به عنوان " اربعين حديث " از عنوان و اعتبار خاصى برخوردار گرديده اند، كه خود سرگذشت جالب و سير فرهنگى طولانى دارد كه طالبان تفصيل مى توانند به پيشگفتار ترجمه اربعين شيخ بهايى به قلم نگارنده مراجعه فرمايند.
خسران جبران ناپذير اين محدوديتها باعث شد كه احاديث نبوى (صلى الله عليه وآله) در سينهء حافظان حديث بماند و به تدريج ضايع و از بين رود و مسلمانان از اين منبع بزرگ فرهنگ اسلامى، مدتها محروم گردند به حدى كه شعبى مى گويد: " يك سال با پسر عمر همنشين شدم براى نمونه حتى يك حديث از روى نشيندم " (1) و " سائد بن يزيد " مى گويد: از مدينه تا مكه با " سعد بن مالك " هم سفر بودم، در طول سفر، حتى يك حديث از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) نقل نكرد ". (2) اين ممنوعيت چنان اثر شومى، در جامعه به جا گذاشت كه " عبد الله بن عمر " با آنكه به دستور پيامبر (صلى الله عليه وآله)، احاديث آن حضرت را ضبط نموده بود، بر اثر بخشنامهء خليفه، آنچنان نوشتههاى خود را پنهان ساخت كه هرگز در كتب حديث، نامى از كتاب و اثر وى، به چشم نمى خورد.
اين وضع تا اواخر قرن اول هجرى يعنى تا زمان حكومت عمر بن عبد العزيز اواخر قرن اول ادامه يافت. عمر بن عبد العزيز با يك اقدام شجاعانه اين بدعت را از ميان برداشت و مردم را به نقل و تدوين حديث، تشويق كرد وطى بخشنامه اى به منظور ترغيب و تشويق دانشمندان و راويان چنين نوشت:
" أنظر واحديث رسول الله، فاكتبوه فإنى خفت دروس العلم، وذهاب أهله ". (احاديث