(مسأله 2718) اگر كسى در مرضى كه به آن مرض مىميرد، مقدارى از مالش را به كسى ببخشد و وصيت كند كه بعد از مردن او هم مقدارى به كس ديگر بدهند بايد مالى را كه بخشيده از اصل تركه خارج نمايند چنان كه در مسأله (2264) گذشت ولى مالى را كه وصيت كرده بايد از ثلث خارج كنند.
(مسأله 2719) اگر وصيت كند كه ثلث مال او را نفروشند و عايدى آن را به مصرفى برسانند، بايد مطابق گفته او عمل نمايند.
(مسأله 2720) اگر در مرضى كه به آن مرض مىميرد، بگويد مقدارى به كسى بدهكار است، چنانچه متهم باشد كه براى ضرر زدن به ورثه گفته است بايد مقدارى را كه معين كرده از ثلث او بدهند و اگر متهم نباشد اقرار او نافذ است و بايد از اصل مالش بدهند.
(مسأله 2721) كسى را كه انسان وصيت مىكند چيزى به او بدهند لازم نيست در حال وصيت وجود داشته باشد، پس اگر وصيت كند به بچهاى كه ممكن است فلان زن حامله شود چيزى بدهند اگر آن بچه پس از مرگ موصى موجود باشد لازم است آن چيز را به او بدهند و اگر موجود نباشد در مصرف ديگرى كه به نظر موصى نزديكتر به مورد وصيت باشد صرف شود ولى اگر وصيت كند كه چيزى از مال او بعد از مرگش مال كسى باشد پس اگر آن شخص وقت مرگ موصى موجود باشد وصيت صحيح و الا باطل است و آنچه را كه براى او وصيت كرده، ورثه ميان خودشان قسمت مىكنند.
(مسأله 2722) اگر انسان بفهمد كسى او را وصى كرده، چنانچه به اطلاع وصيت كننده برساند كه براى انجام وصيت او حاضر نيست، لازم نيست بعد از مردن او به وصيت عمل كند. ولى اگر پيش از مردن او نفهمد كه او را وصى كرده يا بفهمد و به او اطلاع ندهد كه براى عمل كردن به وصيت حاضر نيست، در صورتى كه مشقت نداشته باشد، بايد وصيت او را انجام دهد و نيز اگر وصى پيش از مرگ موصى موقعى ملتفت شود كه موصى بواسطه شدت مرض يا مانع ديگر نتواند به ديگرى وصيت كند بنابر احتياط بايد وصيت را قبول نمايد.