(مسأله 1212) اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد، بعد دو طرف در نظر او مساوى شود، بايد به دستور شك عمل نمايد. و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى كه وظيفه او است بنا بگذارد، بعد گمانش به طرف ديگر برود، بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
(مسأله 1213) كسى كه نمىداند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هر دو طرف در نظر او مساوى است بايد به دستور شك عمل كند.
(مسأله 1214) اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدى داشته، كه مثلا دو ركعت خوانده يا سه ركعت، و بنا را بر سه گذاشته، ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده، يا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده، بايد نماز احتياط را بخواند.
(مسأله 1215) اگر موقعى كه تشهد مىخواند، يا بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مىباشد، براى او پيش آيد، مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، چنانچه به دستور آن شك عمل كند نمازش صحيح است.
(مسأله 1216) اگر پيش از آن كه مشغول تشهد شود، يا پيش از ايستادن شك كند كه يك يا دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است، برايش پيش آيد نمازش باطل است.
(مسأله 1217) اگر موقعى كه ايستاده بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند، و يادش بيايد كه يك يا دو سجده از ركعت پيش را بجا نياورده نمازش باطل است.
(مسأله 1218) اگر شك او از بين برود، و شك ديگرى برايش پيش آيد، مثلا اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شك دوم عمل نمايد.