كمتر يعنى به يك هزار و نهصد ريال نقد، و سفته براى اثبات دو هزار ريال طلبست، و شاهد بر اين كه اين سفته ماليت ندارد اين است كه شما يك خروار گندم را كه مىفروشى به دو هزار ريال اگر مشترى آن وجه را به شما داد ذمهاش برىء مىشود، ولى اگر سفته داد زمهاش برىء نمىشود و به شما مقروض است تا اين كه دو هزار ريال را بپردازد و اگر سفته گم شود يا بسوزد باز هم مشترى ذمهاش مشغول است و بايد وجه گندم را بپردازد. اما اگر دو هزار ريال وجه نقد به فروشنده داده بود و آن گم شود يا بسوزد از كيسه فروشنده رفته و به مشترى هيچ مربوط نيست.
(مسأله 2845) سفتهاى كه به بانك يا غير بانك فروخته شود در صورتى كه حقيقت داشته باشد و جاى خالى نباشد مثل اين كه كسى جنسى را به ديگرى فروخته به معادل صد هزار ريال طلب، سفته گرفته همان صد هزار ريال طلب خود را به بانك و غير بانك به عنوان معامله و تمليك واگذار كردن و در مقابل وجه گرفتن با نقيصه كه به نسبت مدت طلب واگذارى از مقدار وجه كم مىنمايد اشكالى ندارد.
(مسأله 2846) سفتههائى كه حقيقت ندارد و مجاملهاى است اگر بخواهد با بانك غير اهلى معامله كند مبلغ كمترى را كه بانك به او مىپردازد مىتواند براى خود به عنوان مجهول المالك با اجازه حاكم شرع قبول نمايد و وقتى كه در عوض بانك تمام مبلغ سفته را به خواست او يا معمولا كه برگشت به خواست او است از دهنه سفته وصول كند او ضامن تمام آن مبلغ براى دهنده مىشود كه به او بپردازد و موجب ربائى براى آن دو نخواهد صورت گرفت و اگر بخواهد با بانك اهلى معامله نمايد از براى فرار از ربا طرقى است، دو طريق آن در مسأله (2849) ذكر مىشود.
(مسأله 2847) سفتههاى و عدهاى كه به بانكها يا غير بانكها فروخته مىشود معمولا در مقابل وجه نقد فروخته مىشود و بايد هم در مقابل وجه نقد فروخته شود زيرا كه اگر در مقابل وجه نسيه و وعده فروخته شود بيع دين به دين شده