مىنمايند و بدين جهت قيمت و ارزش پيدا مىكند، مانند خوردنيها، آشاميدنيها، فرشها، ظرفها، اقسام جواهرات و مانند اينها. ديگرى آن كه ذاتا ارزش و مزيتى ندارد بلكه ارزش و قيمتش اعتبارى است: مثل تمبرهاى پست كه دولت براى آنها قيمت معين كرده است از يك ريال يا كمتر يا بيشتر و آنها را در پست خانه براى مراسلات و در گمركات و دادسراها براى چسباندن به اظهارنامهها و در محاضر رسمى براى اسناد معاملات و غير اينها قبول مىنمايد، و از اين جهت ارزش و ماليت پيدا مىكند و هر وقت دولت بخواهد كه آنها را از ماليت بيندازد روى آنها مهر باطله زده و از اعتبار ساقط مىنمايد.
(مسأله 2842) اجناسى كه مورد معامله و يا قرض واقع مىشوند دو قسمند.
1 - مكيل و موزون (پيمانهاى و كشيمنى).
2 - غير مكيل و موزون.
قسم اول: آن است كه قيمت و ارزشش روى پيمانه يا كشش قرار گرفته مثل برنج، گندم، جو، طلا نقره و مانند اينها.
قسم دوم: آن است كه قيمتش فقط به شماره: مانند تخم مرغ، يا به ذراع است مانند پارچه و فرش. حال چنان كه در باب قرض هر جنسى را به ديگرى قرض بدهيم به شرط زياده ربا بوده و آن قرض حرام مىشود خواه مكيل و موزون باشد يا غير آن، در باب معامله هم اگر مكيل و موزون را با همجنس خود خريد و فروش نمائيم با زياده معامله باطل و حرام خواهد بود و اما اگر غير مكيل و موزون را به همجنس خود به زياده معامله كنيم ربا نخواهد بود، و در نتيجه اين مسأله به ميان مىآيد كه هر گاه كسى صد عدد تخم مرغ را به ديگرى قرض دهد تا مدت دو ماه مثلا به صد و ده عدد، ربا مىشود، ولى اگر صد عدد، تخم مرغ را به صد و ده تا به مدت دو ماه بفروشد چنانچه فرق بين ثمن و مثمن باشد ربا نشده و معامله صحيح است، در صورتى كه نتيجه يكى است ولى عنوان فرق كرده، اگر عنوان قرض باشد ربا است، و اگر خريد و فروش باشد ربا نيست و در اينجا بايد