عمدا و به نا حق بكشد، در صورت عفو يا گرفتن ديه بايد دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند و يك بنده را آزاد نمايد.
(مسأله 2810) كسى كه سوار حيوان است، اگر كارى كند كه آن حيوان به كسى آسيب برساند، ضامن است. و نيز اگر ديگرى كارى كند كه حيوان به سوار خود، يا به كس ديگر صدمه بزند، ضامن مىباشد.
(مسأله 2811) اگر انسان كارى كند كه زن حامله سقط كند، و آن سقط آزاد و محكوم به اسلام باشد چنانچه چيزى كه سقط شده نطفه باشد، ديهاش بيست مثقال شرعى طلاى سكه دار است، كه هر مثقال كت 18 نخود مىباشد، و اگر علقه يعنى خون بسته باشد، چهل مثقال. و اگر مضغه يعنى پاره گوشت باشد، شصت مثقال و اگر استخوان شده باشد، هشتاد مثقال و اگر گوشت آورده ولى هنوز روح در او دميده نشده، صد مثقال. و اگر روح در او دميده شده، چنانچه پسر باشد ديه او هزار مثقال. و اگر دختر باشد، ديه او پانصد مثقال شرعى طلاى سكهدار است. و در جميع اين صور اگر عوض هر يك مثقال طلا ده درهم نقره بدهد كافى است.
(مسأله 2812) اگر زن حامله كارى كند كه بچهاش سقط شود، بايد ديه آن را به تفصيلى كه در مسأله پيش گفته شد، به وارث بچه بدهد و به خود زن چيزى از آن نمىرسد.
(مسأله 2813) اگر كسى زن حامله را بكشد، بايد ديه زن و بچه را بدهد.
(مسأله 2814) اگر پوست سر، يا صورت مردى را پاره كند، بايد يك صدم ديه انسان را كه در مسأله (2807) گفته شد به او بدهد. و اگر به گوشت برسد و قدرى از آن را هم ببرد، بايد دو صدم بدهد و اگر خيلى از گوشت را پاره كند بايد سه صدم بدهد و اگر به پرده نازك استخوان برسد، چهار صدم. و اگر استخوان نمايان شود پنج صدم و اگر استخوان بشكند ده صدم و اگر بعضى از ريزههاى استخوان از جاى خود بيرون آيد، پانزده صدم و اگر به پرده مغز سر برسد