ديگر.
(مسأله 2002) اگر كسى را كه نانخور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مىدهد، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.
(مسأله 2003) فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و نانخور او حساب مىشود، بر او واجب است.
(مسأله 2004) واجب بودن فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد بدون رضايت صاحبخانه وارد مىشود و مدتى نزد او مىماند مح اشكال است بلكه اظهر عدم وجوب است اگر چه بهتر دادن است، و همچنين است فطره كسى كه انسان را مجبور كردهاند كه خرجى او را بدهد.
(مسأله 2005) فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مىشود در صورتى كه نانخور او حساب شود، بنابر احتياط واجب است و الا واجب نيست، اگر چه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد، و در خانه او افطار كند.
(مسأله 2006) اگر كسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه باشد، در صورتى كه ديوانگى او تا ظهر روز عيد فطر باقى باشد، زكات فطره بر او واجب نيست، و الا بنابر احتياط واجب لازم است فطره را بدهد.
(مسأله 2007) اگر پيش از غروب يا مقارن غروب بچه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى شود، در صورتى كه شرائط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
(مسأله 2008) كسى كه موقع غروب شب عيد فطر، زكات فطره بر او واجب نيست، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرطهاى واجب شدن فطره در او پيدا شود، احتياط واجب آن است كه، زكات فطره را بدهد.
(مسأله 2009) كافرى كه بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نيست، ولى مسلمانى كه شيعه نبوده، اگر بعد از ديدن ماه شيعه شود