ممكن نباشد، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند آن ورق پوسيده است. و نيز اگر تربت در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد تا وقتى كه يقين نكردهاند كه به كلى از بين رفته به آن مستراح نروند.
(مسأله 142) خوردن و آشاميدن چيز متنجس حرام است، و همچنين است خوراندن آن به ديگرى، و در خوراندن آن به طفل يا ديوانه اظهر جواز است و اگر خود طفل يا ديوانه غذاى نجس را بخورد يا با دست نجس غذا را نجس كند و بخورد لازم نيست از او جلوگيرى كنند.
(مسأله 143) فروختن و عاريه دادن چيز نجسى كه مىشود آن را آب كشيد، اگر نجس بودن آن را به طرف بگويند، اگر چه از قسم خوراكى باشد، اشكال ندارد.
(مسأله 144) اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مىخورد يا با لباس نجس نماز مىخواند لازم نيست به او بگويد.
(مسأله 145) اگر جائى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كسانى كه وارد خانه او مىشوند با رطوبت بجاى نجس رسيده است، و در معرض اين باشد كه نجاست بمأكول و مشروب سرايت كند، بايد به آنان بگويد.
(مسأله 146) اگر صاحبخانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است بايد به ميهمانها بگويد، اما اگر يكى از ميهمانها بفهمد، لازم نيست به ديگران خبر دهد. ولى چنانچه طورى با آنان معاشرت دارد كه ممكن است بواسطه نجس بودن آنان خود او هم نجس شود، بايد بعد از غذا به آنان بگويد.
(مسأله 147) اگر چيزى را كه عاريه كرده نجس شود چنانچه صاحبش آن چيز را در كارى كه شرط آن پاكى است استعمال مىكند، مانند ظروفى كه در خوردن و آشاميدن استعمال مىشود واجب است نجس شدن آن را به او بگويد و اما مثل لباس، نجس شدن او را لازم نيست بگويد، اگر چه بداند صاحبش با او نماز مىخواند،. زيرا كه پاك بودن لباس در نماز شرط واقعى نيست.
(مسأله 148) اگر بچه بگويد چيزى نجس است، يا چيزى را آب كشيده نبايد حرف او را قبول كرد. ولى بچهاى كه تكليفش نزديك است اگر بگويد چيزى