نيز، دانست. (1) ابورافع هنگامى اين كتاب را نوشت كه كتابت حديث و گفتار پيامبر (صلى الله عليه وآله) از نظر دستگاه خلافت، جرم بزرگى به شمار مى رفت.
پس از ابورافع، نويسندگان شيعه در همان دوران فترت كتابت حديث، به ضبط و نوشتن احاديث اسلامى پرداختند و از اين طريق سخنان پيشوايان خود را از دستبرد تحريف و تغييرات زمان حفظ نمودند. (2) اين برنامه از زمان اميرمؤمنان (عليه السلام) تا زمان پيشواى پنجم ادامه داشت و در زمان حضرت باقر (عليه السلام) پيشرفت درخشانى پيدا كرد به طورى كه هنگام صدور دستور عمر بن عبد العزيز مبنى بر جمع آورى و تدوين حديث، هر كدام از ياران و شاگردان برجستهء پيشواى پنجم، هزاران حديث را حفظ داشتند.
حوزهء علمى پربارى كه امام باقر (عليه السلام) مؤسس آن بود در محيط علمى خود شاگردان و فارغ التحصيلانى را پروراند كه هر كدام در رشتهء خود يكى از نخبگان و از فرهيختگان به شمار مى آمدند.
حوزهء علمى امام باقر (عليه السلام) دامنگستر بود تنها به يك رشتهء خاصى محدود نمى گرديد بلكه در شاخههاى متنوع معارف اسلامى از قبيل: تفسير، حديث علوم قرآنى، كلام، فلسفه، هيئت، نجوم، فلكيات، تاريخ و ديگر رشتههاى رايج، شاگردان برجسته اى داشت يكى از آن شاخه ها روايت و روايتگرى و تعليم احكام و احاديث بود. كه شاگردان ممتازى را تحويل جامعه اسلامى داد از آن ميان: