(مسأله 2780) اگر زن بخواهد در چيزهائى كه از آنها ارث نمىبرد مانند زمين خانه مسكونى، تصرف كند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد. و جايز نيست كه ورثه تا سهم زن را ندادهاند، در چيزهائى كه زن از قيمت آنها ارث مىبرد، مانند بنا و درخت بدون اجازه او تصرف كنند.
(مسأله 2781) اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجازه در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از قيمت آن بدهند.
(مسأله 2782) مجراى آب قنات و مانند آن حكم زمين را دارد و آجر و چيزهائى كه در آن به كار رفته، در حكم ساختمان است.
(مسأله 2783) اگر ميت بيش از يك زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار يك مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشت يك مال به شرحى كه گفته شد، بطور مساوى بين زنهاى او قسمت مىشود، اگر چه شوهر با همه يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه در آن مرض از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده است، آن زن از او ارث نمىبرد، و حق مهر هم ندارد.
(مسأله 2784) اگر زن در حال مرض شوهر كند و به همان مرض بميرد شوهرش اگر چه با او نزديكى نكرده باشد، از او ارث مىبرد.
(مسأله 2785) اگر زن را به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد، طلاق رجعى بدهند، و در بين عده بميرد، شوهر از او ارث مىبرد. و نيز اگر شوهر در بين آن عده بميرد زن از او ارث مىبرد. ولى اگر بعد از گذشتن عده يا در عده طلاق بائن، يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
(مسأله 2786) اگر شوهر در حال مرض، عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده مال هلالى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد:
(اول) آن كه در اين مدت شوهر ديگر نكرده باشد، و در صورتى كه شوهر كرده باشد احتياط اين است كه صلح نمايند.
(دوم) بواسطه بىميلى به شوهر مالى به او نداده