واجب نمىتواند از حاصل كسر نموده و فقط زكات بقيه را بدهد.
(مسأله 1893) مصارفى كه بعد از تعلق زكات است مىتواند از حاكم شرع يا وكيل او در صرف آنها اجازه بگيرد و آنچه نسبت به مقدار زكات خرج شده بردارد.
(مسأله 1894) واجب نيست صبر نمايد تا جو و گندم به حد خرمن برسد و انگور و خرما خشك گردد، و آنگاه زكات را بدهد، بلكه همين كه زكات واجب شد جائز است مقدار زكات را قيمت نموده و به عنوان زكات قيمت آن را بدهد.
(مسأله 1895) بعد از آن كه زكات تعلق گرفت مىتواند عين زراعت يا خرما و انگور را پيش از درو كردن يا چيدن به مستحق يا حاكم شرع يا وكيل اينها مشاعا تسليم نمايد و پس از آن در مصارف شريك مىباشند.
(مسأله 1896) در صورتى كه مالك عين مال را از زراعت يا خرما و انگور به حاكم يا مستحق يا وكيل آنها تسليم نمود لازم نيست آنها را مجانا بطور اشاعه نگاه دارد بلكه مىتواند براى اين كه تا وقت درو يا خشك شدن برسد، براى ماندن آنها در زمينش اجرت مطالبه نمايد.
(مسأله 1897) اگر انسان در چند شهر كه فصل رسيدن حاصل آنها با يكديگر اختلاف دارد و زراعت و ميوه آنها در يك وقت بدست نمىآيد، گندم يا جو و خرما يا انگور داشته باشد و همه آنها محصول يك سال حساب شود، چنانچه چيزى كه اول مىرسد به اندازه نصاب يعنى (288) من (45) مثقال كم باشد، بايد زكات آن را موقعى كه مىرسد بدهد و زكات بقيه را هر وقت بدست مىآيد ادا نمايد، و اگر آنچه اول مىرسد به اندازه نصاب نباشد، صبر مىكند تا بقيه آن برسد، پس اگر روى هم به مقدار نصاب شود، زكات آن واجب است و اگر به مقدار نصاب نشود، زكات آن واجب نيست.
(مسأله 1898) اگر درخت خرما يا انگور در يك سال دو مرتبه ميوه بدهد، چنانچه روى هم به مقدار نصاب باشد، بنابر احتياط زكات آن واجب است.
(مسأله 1899) اگر مقدارى خرماى خشك نشده يا انگور دارد كه خشك