كه خطبه مىخواند) يك نفر باشد، و اقوى اين است كه در خطبه طهارت شرط نيست، اگر چه اشتراط احوط است. و در مقدار واجب از خطبه عربيت (زبان عربى) معتبر است، و در مازاد بر آن معتبر نيست مگر آن كه حاضرين زبان عربى را ندانند كه احوط در اين صورت در خصوص وصيت به تقوى جمع بين عربيت و زبان حاضرين است.
(سوم) آن كه مسافت بين دو نماز جمعه كمتر از يك فرسخ نباشد، پس هر گاه نماز جمعه ديگرى در مسافت كمتر از يك فرسخ برپا باشد، و مقارن هم بودند هر دو باطل مىشوند، و اگر يكى سبقت بر ديگرى داشت هر چند به تكبيرة الاحرام باشد صحيح و دومى باطل خواهد بود ولى هر گاه پس از برگزارى نماز جمعه كشف شد كه نماز جمعه ديگرى بر او سابق يا مقارنش در مسافت كمتر از يك فرسخ بر پا شده بوده بجا آوردن نماز ظهر واجب خواهد بود، و فرقى نيست بين اين كه اين كشف در وقت يا در خارج وقت باشد و بر پا نمودن نماز جمعه در صورتى مانع از نماز جمعه ديگر در مسافت مزبور مىشود كه خود صحيح و جامع شرائط باشد، و الا در مانع بودنش اشكال است، واقرب مانع نبودن است.
(مسأله 741) هر گاه نماز جمعهاى كه داراى شرائط است برپا شود بنابر احتياط حضورش واجب است و در وجوب حضور چند چيز معتبر است:
(اول) آن كه مكلف مرد باشد، و حضور جمعه بر زنان واجب نيست.
(دوم) آزادى، پس حضور در نماز جمعه بر بندگان (برده) واجب نيست.
(سوم) حاضر بودن، پس بر مسافر واجب نيست. و در مسافر فرقى نيست كه تكليف او در نماز قصر باشد يا تمام، مثل مسافرى كه قصد اقامه نموده باشد.
(چهارم) سلامت از بيمارى و كورى، پس بر بيمار و كور واجب نيست.
(پنجم) پير نبودن، پس بر پير مردان واجب نيست.
(ششم) آن كه بين جاى شخص و جائى كه نماز جمعه بر پا مىشود بيش از دو فرسخ فاصله نباشد و بر كسى كه سر دو فرسخى است حضور واجب است و هم چنين بر كسى كه حضور جمعه بر او دشوار باشد حضور واجب نيست، بلكه بعيد نيست كه اگر باران باشد حضور واجب نشود هر چند حرج و مشقتى نداشته باشد.
(مسأله 742) چند حكم كه به نماز جمعه راجع است از اين قرار است: