باشد بايد بر طرف نمايد.
(مسأله 716) اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است، و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نمىتواند باز كند، بايد دست را روى آن بكشد، و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نتواند باز كند بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد.
(مسأله 717) اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد، بايد آن را عقب بزند.
(مسأله 718) اگر احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد جستجو نمايد تا يقين يا اطمينان كند كه مانعى نيست.
(مسأله 719) اگر وظيفه او تيمم است و نمىتواند تيمم كند بايد نائب بگيرد و كسى كه نائب مىشود، بايد او را با دست خود تيمم دهد، و اگر ممكن نباشد بايد نائب دست خود را به چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.
(مسأله 720) اگر در بين تيمم شك كند كه قسمتى از آن را فراموش كرده يا نه، چنانچه از محل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند، و اگر نگذشته بايد آن قسمت را بجا آورد.
(مسأله 721) اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه، در صورتى كه احتمال بدهد كه حال عمل ملتفت بوده تيمم او صحيح است. و چنانچه شك او در مسح دست چپ باشد، لازم است او را مسح كند مگر آن كه در عملى كه مشروط به طهارت است داخل شده و يا موالات فوت شده باشد.
(مسأله 722) كسى كه وظيفهاش تيمم است نمىتواند پيش از وقت نماز براى نماز تيمم كند، ولى اگر براى كار واجب ديگر يا مستحبى تيمم كند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مىتواند با همان تيمم نماز بخواند.
(مسأله 723) كسى كه وظيفهاش تيمم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقى مىماند، در وسعت وقت مىتواند با تيمم نماز بخواند، ولى اگر بداند تا آخر