كمى سن، از نظر علم و آگاهى و حلم بر همهء دانشمندان برترى داشت ". (1) 8. حافظ حسين كربلائى تبريزى (994 ه): دربارهء امام جواد (عليه السلام) مى نويسد: " حضرت امام أنام، وهمام أيام، وحبر مقدام، امام الامة، وارث علوم الائمة ومقتدى أهل السداد، محمد بن على بن موسى التقى الجواد، عليهم صلوات رب العباد ".
مقتداى افاضل واعيان * پادشاه ممالك عرفان كه مرتبهء امامت و وصايت از آن حضرت به او رسيده، حالا شروع در ذكر آن حضرت مى شود، بدان كه حضرت امام محمد تقى (عليه السلام) امام نهم است از ائمهء اثنى عشر و كنيت وى ابوجعفر (عليه السلام) بوده، او را ابوجعفر ثانى گويند... فضائل و كرامات وى زياده از حد حصر است ".
از جمله، مشهور است كه در وقت وفات پدرش حضرت رضا (عليه السلام) در طوس، وى در مدينه بود، به طى أرض در طوس حاضر گشت و غسل وى داد و كفن در وى پوشانيد و نماز بر او گزارد و غايب شد....
" ريان بن شبيب " روايت كرد كه " مأمون " خواست، دختر خويش " ام الفضل " را به نكاح حضرت امام محمد جواد (عليه السلام) درآورد، و اين بر عباسيان، شاق مى نمود. " مأمون " گفت: من او را از آن جهت اختيار كرده ام كه افضل اهل زمان است با وجود صغر سن. گفتند: كودك است و چندان علم و معرفت ندارد. صبر كن كه علم بياموزد. گفت: من ايشان را از شما بهتر مى شناسم، ايشان اهل بيتى هستند كه علم ايشان از خداى تعالى بود، ايشان در علم به كسى محتاج نباشند و اگر خواهيد او را در فنون علوم امتحان كنيد تا شما را صدق دعوى من معلوم شود. گفتند: بگذار تا يكى را تعيين كنيم تا از وى مسأله پرسد. گفت: اين چنين باشد. به نزديك " يحيى بن أكثم " شدند. الخ.
" حافظ كربلائى " پس از نقل جريان " يحيى بن اكثم " و عاجز و ناتوان شدن او در مقابل امام جواد (عليه السلام) و تبديل شدن جلسهء مباحثه، به مجلس عقد، مى افزايد: اگر در ذكر فضائل و كمالات حضرت امام محمد تقى (عليه السلام) مشغول گرديم، كتابها بايد ساخت، از آن باز آمديم.