يكى از آنها به غلام امام (عليه السلام) گفت: از امام (عليه السلام) بخواه كه مرا به جاى تو به خدمتكارى قبول كند و من غلام او باشم، در عوض تمام دارايى من مال تو باشد، من از هر رقم، مال زياد دارم، برو آنها را تصاحب كن، غلام گفت: اين را از امام (عليه السلام) مى خواهم.
آنگاه آن غلام پيش امام صادق (عليه السلام) آمد و گفت: فدايت شوم، خدمتم، و طول مصاحبتم با شما را مى دانيد، اگر پروردگار خيرى براى من پيش آورد از آن ممانعت مى كنى؟ امام (عليه السلام) فرمودند: من از جانب خود بر تو احسان مى كنم، آيا احسان ديگران را مانع مى شوم؟!!
غلام جريان را به امام (عليه السلام) عرض كرد، حضرت فرمودند: اگر تو از خدمتگزارى ما سير شده اى و او به ما راغب است، او را قبول كرده و تو را مى فرستيم. چون غلام برگشت، حضرت او را صدا كردند و فرمودند: براى زياد بودن مصاحبت تو، نصيحتت مى كنم، آن وقت اختيار با خود تو است.
چون روز قيامت شود رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به نور خدا چنگ مى زند، أمير المؤمنين (عليه السلام) به رسول الله چنگ مى زند، امامان به أمير المؤمنين (عليه السلام) و شيعيان ما به امامان چنگ زده داخل محل ما (بهشت) مى شوند.
غلام پس از شنيدن اين سخن عرض كرد: يابن رسول الله (صلى الله عليه وآله)! در خدمت شما مىمانم و آخرت را بر دنيا اختيار مى كنم. آنگاه غلام به محضر آن مرد خراسانى برگشت.
امام جواد صلوات الله عليه و كمى سن امامت مانند نبوت يك منصب خدايى است، و اختيار امام با خداست، هر كس را بخواهد به مقام امامت مى رساند، در اول حالات أمير المؤمنين صلوات الله عليه دربارهء روح نبوت و امامت بطور مشروح سخن گفته شد.
ثقة الاسلام كلينى (قدس سره) در كافى بابى منعقد فرموده تحت عنوان " الإمامة عهد من الله عزوجل معهود من واحد إلى واحد عليهم السلام " و در آن رواياتى در اين زمينه نقل فرموده است، از جمله عمروبن اشعث مى گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم مى فرمود: آيا فكر مى كنيد كه يكى از ما به هر كه خواست وصيت مى كند، نه والله، اين عهدى است از