اگر هر كدام از اينها را در حرم بكشد، كفارهء آن دو برابر مى شود كه هدى رسيده به حرم باشد و به كعبه سوق داده شود. اگر احرام او براى حج باشد، قربانى بر او واجب گردد كه مى بايست در منى نحر كند. و اگر احرام او، براى عمره باشد در مكه نحر مى كند. كفارهء شكار، نسبت به عالم و جاهل مساوى است ولى در صورت عمد بر مرتكب شونده، گناه دارد، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. كفاره فرد آزاده بر عهدهء خود اوست، ولى كفاره برده بر عهده مولاى اوست. بر فرد صغير، كفاره واجب نيست، كفاره او بر عهدهء ولى اوست. فردى كه اظهار ندامت و پشيمانى كند، با اين عمل او گناه از او برداشته مى شود، ولى فردى كه اصرار بر ادامه شكار، داشته باشد به سزاى عمل خود مى رسد ". (1) عجز و سكوت هنگامى كه امام جواد (عليه السلام) از توضيح شقوق و فروع مختلف مسألة، فارغ گرديد و با تحير و اعجاب اهل مجلس رو به رو شد، مأمون از امام درخواست نمود كه مسألة اى از قاضى القضات سؤال فرمايند تا مورد استفادهء همگان واقع گردد.
امام (عليه السلام) با كراهت تمام از او پرسيد: آماده هستيد اگر سؤالى شد پاسخ دهيد؟
او با ناراحتى گفت:
" اين اختيار با شماست، فدايت گردم! شما سؤال فرماييد، اگر از عهدهء آن برنيامدم، همچنان از درياى بى كران دانش شما، بهرهمند خواهم شد ".
پيشواى نهم (عليه السلام) لب به سخن بازگشودند و فرمودند، خوب فكر كنيد:
" مردى در طليعهء خورشيد به زنى نگاه كرد، آن نگاه بر وى حرام بود، در چاشت روز باز بر همان زن نگاه كرد در صورتى كه نگاهش حلال بود، در هنگام ظهر، نگاه اين مرد بر همان زن افتاد، ولى نگاهش حرام بود، هنگام نماز عصر باز به همان زن، نگاه كرد و اين نگاه او حلال بود، اما غروب هنگام، ديگر نتوانست آن زن را ببيند، زيرا نگاهش بر او حرام بود، در