بلكه از بيت المال و دسترنج مردم و زمينهاى كشاورزان و كارگران بود كه صرف خوش گذرانى و عياشى خود مىنمودند و از كيسهء خلافت و بيت المال بذل و بخشش مى نمودند.
اكنون كه بخشى اندك از كارهاى عباسيان بازگو شد به سراغ پيشواى معصوم (عليه السلام) مى رويم تا زندگى او را مورد مطالعه قرار دهيم. از اين رو نخست سيرى در مسافرتها و اقامتهاى آن بزرگوار انجام مى دهيم:
اقامت در مدينه گفتار محدثين و تاريخ نويسان اسلامى در مورد تاريخ ازدواج و مدت اقامت آن حضرت، در مدينه و بغداد به صورت دقيق ترسيم نگرديده، و خالى از اضطراب نيست، و نمى توان سير تاريخى گام به گام حضرت را از روى تواريخ موجود استخراج نمود ولى آنچه از مجموع تواريخى كه ما ديده ايم، نزديك به حقيقت به نظر مى رسد اين است:
اقامت در مكه هنوز كودك خردسالى است كه به اتفاق پدر، عازم مكه گرديده است، همان سالى كه امام رضا (عليه السلام) عازم خراسان است و مى خواهد از كعبه، عزيزترين مكان سرزمين عربستان وداع و خداحافظى كند او روى دوش خادم امام (عليه السلام) با كنجكاوى و دقت مخصوص، ناظر اعمال و تلاشهاى پدر است كه با اضطراب و علاقهء خاص همانند فردى كه ديگر به كعبه باز نخواهد گشت، مشغول طواف خانه ى خدا است پس از فراغت از طواف به مقام ابراهيم مىرود تا نماز بگزارد كودك تيزبين و هوشيار، به اعمال پدر حساسيت پيدا كرده است از دوش خادم پائين آمده است و در حجر بست نشسته است و غم واندوه چهرهء او را فرا گرفته است. خادم به سراغ او مىرود او را از جاى خود حركت دهد و پاسخ مىشنود، تا خدا بخواهد من در جاى خود هستم و تكان نخواهم خورد!
خادم جريان را به اطلاع امام رضا (عليه السلام) مىرساند. امام خودشان شخصا به سراغ فرزند دلبندش مىرود تا او را از حجر بلند كنند و مىفرمايند: فرزندم! پاشو برويم. او با لحن