شرافت واقعى و اصالت حقيقى از آن علم و دانشى است كه زينت بخش فرد مى گردد.
بزرگوارى و عظمت شخص، منوط به امتيازات و فضايل روحى و معنوى است كه فرد در راه كسب آن، خود را به زحمت مى افكند و آن راه تقوى و پرهيزكارى است كه والاترين شرف و مرتبت انسانى است.
4. پاى هر سخن منشين " من أصغى الى ناطق فقد عبده فان كان الناطق عن الله، فقد عبد الله وان كان الناطق ينطق عن ابليس فقد عبد ابليس ". (1) كسى كه به سخنگويى گوش فرا مى دهد، او را پرستش كرده است، بنابراين اگر او از خدا سخن مى گويد، در واقع خدا را پرستش كرده است و اگر از زبان ابليس، سخن مى گويد، ابليس را مورد ستايش قرار داده است.
شرح موجز: سخن هرچه باشد و از هر كسى صادر گردد، اثر خاص خود را دارد و گوش فرا دادن به سخنان اين و آن، معمولا با اثربخشى آن در دل آدمى، همراه است و از آنجا كه اهداف سخن گويان مختلف است، جمعى سخنگوى حقند و جمعى، ديگر سخنگوى باطل و ناروا، خضوع در برابر هر كدام از اين دو گروه، يك نوع كرنش و پرستش مى باشد، چون روح پرستش چيزى جز تسليم نيست. بنابراين آنان كه به سخنان حق گوش مى دهند، پرستندگان حقند و آنان كه به سخنگويان ناحق و باطل، گوش فرا مى دهند، پرستندگان باطلند. پس لازم است از رونق دادن محفل سخنگويان باطل، پرهيز نمود و اجازه نداد كه سخنان واهى آنان از مجراى گوش، به اعماق دل و جان انسان برسد.
5. تحت كنترل و مراقبت دائمى " اعلم انك لن تخلو من عين الله فانظر كيف تكون ". (2) بدان! تو در هيچ شرايطى از ديدگاه پروردگار، بيرون نخواهى بود، اكنون ببين، چگونه و در چه شرايطى خواهى بود؟