17. چهار اندرز جاودان " كيف يضيع من الله كافله؟ وكيف ينجو من الله طالبه؟ و من إنقطع الى غير الله وكله اليه، و من عمل على غير علم أفسد اكثر مما يصلح ". (1) چگونه ضايع مى گردد، كسى كه خداوند كفيل او باشد؟ و چگونه نجات مى يابد فرد فرارى كه خداوند جوياگر او باشد؟ آن كه به غير خدا، دلبستگى داشته باشد خداوند به او وامى گذارد. فردى كه بدون علم و دانش، گام بردارد فسادگرى او، بيش از اصلاح گرى او مى گردد.
شرح كوتاه: انسان در زندگى مادى با قوانين و مقررات معمولى، محدوديتهايى را براى خود فراهم ساخته است كه در چارچوب آن مقررات زندگى مى كند به هنگام ارتكاب خلاف، با همان قوانين دستگير مى گردد، در صورتى كه اين قوانين در محدودهء خاص خود، اثربخشى دارد و دائرهء محدودى را اشغال كرده است. خداوند عالم كه خالق بشر و ادارهء كنندهء عالم هستى است، در اداره تكوينى و تشريعى بشر، قوانين و مقررات فراگيرى دارد كه به تمام جنبههاى زندگى او احاطه دارد و انسان منضبط، فردى است كه خود را با آن قوانين تكوينى و تشريعى همدم و همگام سازد و اگر نه اگر فرار كرد، هرگز نمى تواند از دائرهء نامحدود پليس الهى، خارج گردد به هر كجا و به هر سو پا نهد، باز در محدودهء حفاظت الهى و در دائره استحفاظى او است و جاى گريزى وجود ندارد.
18. نيت خالص باز در همان كتاب نقل مى كند: " القصد الى الله تعالى بالقلوب، أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال ". (2) رو نمودن به سوى خداوند متعال با دلهاى وارسته و خالص، بليغ تر از به زحمت افكندن اعضا و جوارح بدن، بى نيت پاك مى باشد.
شرح كوتاه: خيلى از اعمال عبادى مكلف توأم با نيت و بستگى به خلوص آن دارد.