شد، وقتى جواب و حكم امام (عليه السلام)، بر نظريههاى ديگر غالب آمد معتصم، به ناچار گردن به جواب امام (عليه السلام) نهاد، يكى از قضات، به نام " ابن ابى داود " پس از اتمام جلسه، پيش معتصم رفته و از وضعيت خطرناكى كه ممكن است ترجيح سخن امام جواد (عليه السلام)، در مجلسى به آن عظمت، در ذهن جامعه پيش آورد و مردم به آن حضرت گرايش آورد سخنها گفت و بغض و كينهء معتصم را نسبت به وى افزود. (1) اين هم شاهد ديگرى بر عمق نفوذ معنوى امام (عليه السلام) در ميان مردم است كه با كوچكترين زمينهء حاكميت اين خط، مرگ جريان مخالف را به وضوح مى توان ديد.
شرف شهادت دو سال آخر دوران امام جواد (عليه السلام) براى معتصم غير قابل تحمل گرديد. از طرف ديگر " ام الفضل " به خاطر نوعى حسد زنانه، كه نسبت به همسر ديگر امام (عليه السلام) كه كنيزى از دودمان عمار ياسر، و مادر امام هادى (عليه السلام) بود و چون از او صاحب فرزند شده بود، ولى ام الفضل صاحب اولاد نبود، داراى زمينهء تحريك پذيرى بود. امام جواد (عليه السلام)، براى همسر ديگرش، به خاطر ارزشهاى اسلامى و انسانىاش، احترام و عزت قائل بود و همين انگيزه باعث نوعى كينه و بدخواهى نسبت به امام گشته بود.
معتصم، ام الفضل را تحريك و تشويق كرد تا امام (عليه السلام) را مسموم سازد. اين توطئه شوم، لباس عمل پوشيد و امام جواد (عليه السلام)، در سن 25 سالگى، پس از 11 ماه اقامت اجبارى و تحت نظر و مراقبت بودن در بغداد، به شرف شهادت نايل آمد. و اين در سال 220 هجرى بود. امام را پس از شهادت، در قبرستان قريش، پشت قبر جدش، امام موسى بن جعفر (عليه السلام) دفن كردند. اكنون، شهر " كاظمين " در عراق، مدفن پاك و مرقد شكوهمند اين دو امام بزرگوار شيعه است. پس از غروب اين ستاره، اختر فروزان ديگرى در آسمان تاريك تاريخ درخشيد و امام هادى (عليه السلام) به رهبرى شيعه پرداخت، كه اينك در آستان آن تبلور راستين امامت و اسلام، به احترام مىايستيم.