ابوجعفر ثانى (عليه السلام) در پاسخ فرمودند: " اين حديث نيز مورد تأمل و نظر است، چون جبراييل و ميكاييل هر دو از فرشتگان مقرب درگاه الهى هستند كه هميشه در اطاعت امر پروردگار به سر مى برند و لحظهاى به معصيت و نافرمانى او نپرداخته اند، ولى آن دو شخص هر چند اسلام آوردند، ولى مدتى در شرك و بت پرستى بودند، بلكه اكثر مدت عمر آنان در بت پرستى سپرى شده است. پس چگونه ممكن است اين دو، قابل مقايسه و تطبيق باشند؟ " آخرين بار، او از امام پرسيد چه مى فرماييد، دربارهء مطلبى كه روايت مى كنند:
" شيخين، آقايان پيران و سالخوردگان بهشتى هستند؟ " امام در پاسخ فرمودند: " اهل جنت همگى در سنين جوانى و نشاط به سر مى برند، در ميان آنان پير و سالخورده پيدا نمى شود تا آنان سروران پيران بهشتى بوده باشند و اين حديث را بنى اميه براى معارضه با گفتار رسول خدا (صلى الله عليه وآله) جايى كه مى فرمايند: " حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) سروران جوانان بهشتى هستند ". جعل نموده اند.
به اين ترتيب امام با كجرويها وكج انديشىهاى رائج، مبارزه علمى نمود بى آنكه خطرى او را تهديد نمايد، يا گرفتار، امواج تعصبات بى جا گردند.
سى هزار مسئله هنگام رحلت امام رضا (عليه السلام)، فرزند برومندش در سن خردسالى و كودكى بود و در مدينه زندگى مى كرد. پاره اى از شيعيان در بغداد و ديگر شهرها، به علت صغر سن آن حضرت به عنوان امام به ترديد و شبهه افتادند و جمعى از شيعيان مانند: ريان بن صلت، صفوان بن يحيى، محمد بن حكم و يونس بن عبد الرحمن و جمع ديگرى از علما و افاضل شيعه تصميم گرفتند كه هنگام حج به حضور او شرفياب گردند و از نزديك تماس پيدا كنند.
سيد مرتضى در عيون المعجزات مى گويد: " بيش از هشتاد نفر از فقهاى بغداد و شهرهاى ديگر، هنگام سفر حج روى اين تصميم، به مدينه عازم شدند و در منزل معروف