او است، باز از محبت و علاقهء قلبى ديگران نيز برخوردار خواهد شد، چون خاصيت تقوى بر اين پايه نهاده شده است.
2. شكر نعمت " ما عظمت نعم الله على أحد، الا عظمت اليه حوائج الناس، فمن لم يحتمل تلك المؤونة عرض تلك النعمة، للزوال ". (1) ترجمه: نعمت پروردگار، هر قدر بر فردى فزونى گيرد، نيازها و چشم داشتهاى مردم نيز بر او، فزونتر مى گردد. اگر متحمل چنين زحمتى نگردد، اين نعمت رو به زوال مى رود.
شرح كوتاه: حفظ و نگهدارى موهبتهاى الهى، نياز به شايستگى و لياقت و نگهدارى و مراقبت دارد كه يكى از راههاى نگهدارى آن، اين است كه در راه رفاه و آسايش بندگان الهى، صرف گردد و شكرگزارى واقعى هر نعمت، آن است كه در مواردى كه خداوند متعال تعيين فرموده است، صرف گردد و اگر در انجام شكرگزارى هر نعمت، كوتاهى و قصور صورت گيرد، خود به خود آن نعمت، رو به زوال وفنا مى رود. به عنوان نمونه علم و دانش در هر فنى يكى از نعمتهاى بزرگ الهى است كه نصيب فرد مى گردد، اگر در راه توسعه و تعليم به نيازمندان و فاقدين آن، كوتاهى و مضايقه گردد، به تدريج آن دانش رو به فنا و زوال مى رود تا دارندهء خود را ترك نمايد و از او رخت بربندد.
3. شرافت واقعى " الشريف كل الشريف من شرفه علمه، والسودد كل السودد، لمن اتقى الله ربه ".
شريف واقعى، فردى است كه با شرافت علم و دانش آراسته گردد. سيادت و بزرگوارى حقيقى با فردى است كه راه تقوى و خداشناسى را پيش گيرد ". (2) شرح كوتاه: جمعى، افتخار و شرافت را در ثروت، وعده اى در رياست، پاره اى از مردم در رفاه و ماديت و جمعى هم در نسب و نژاد و قبيله گرايى جستجو مى كنند و كسانى را كه فاقد اين مزايا باشند به ديدهء حقارت و پستى مىنگرند، ولى در منطق امام جواد (عليه السلام)