مى آمد، قانع و راضى بود و كوچكترين اظهار ناراحتى و عجز ولابه، از خود نشان نمى داد.
از ديگر القاب غير معروف آن بزرگوار: مرضى، متوكل، مختار و متقى را ضبط كرده اند كه طالبين تفصيل، مى توانند به " ناسخ التواريخ " يا " منتهى الأمال " يا ديگر كتب مربوطه مراجعه نمايند.
حكايتى از ولادت بانو " حكيمه " خواهر امام رضا (عليه السلام) مى گويد: به هنگام ولادت امام محمد تقى (عليه السلام) برادرم از من خواست نزد " خيزران " باشم، نوزاد به روز سوم ولادت، ديده به سوى آسمان گشود، و به چپ وراست نگريست و گفت: " اشهد ان لا إله الا الله، وأشهد ان محمدا رسول الله " من با ملاحظه ى چنين موضوع شگفتى، هراسان برخاستم و به خدمت برادرم آمدم و آنچه ديده بودم، به عرض رساندم، امام فرمود، شگفتيهايى كه بعد از اين، از او خواهيد ديد خيلى بيشتر از آنچه تاكنون ديده ايد، خواهد بود. (1) " ابو يحيى صنعانى " مى گويد: خدمت امام رضا (عليه السلام) بودم، امام جواد (عليه السلام) را كه كودكى خردسال بود نزد آن حضرت آوردند، فرمودند: " اين مولودى است كه براى شيعه، نوزادى مباركتر از او به دنيا نيامده است ". (2) شايد اين فرمايش امام به همان اصلى باشد كه قبلا اشاره كرديم، زيرا تولد امام جواد (عليه السلام) نگرانى شيعيان را از اينكه امام رضا (عليه السلام) جانشينى ندارد بر طرف ساخت، و ايمان آنان را از آلودگى به شك و ترديد، نجات داد.
" نوفلى " مى گويد: هنگام مسافرت امام رضا (عليه السلام) به خراسان به آن گرامى عرض كردم: با من امرى و فرمانى نداريد؟
فرمودند: بر تو باد كه پس از من از فرزندم " محمد " پيروى كنى، من به سفرى مى روم