درست هنگامى كه نشاط و حساسيت نسلى از وقوع آن حوادث، خنثى و منقضى يا بى طرف شده باشد. اين شيوه، از يك واقعيت طبيعى الهام گرفته است كه گذشت ايام، پرده ها را بالا مى زند و حقايق را صاف و روشن نشان مى دهد.
7. شماتت روزگار " من عتب على الزمان، طاقت معيشته ". (1) كسى كه روزگار را با ديدهء بدبينى و انكار بنگرد و از روى سخط، لب به ملامت روزگار بگشايد، ملامتش به درازا مى كشد و از آن طرفى نمى بندد.
شرح كوتاه: زمان، بستر وقوع يك امر يا حادثه اى است كه در آن موقع مخصوص و زمان ويژه، صورت مى گيرد و خود زمان در وقوع آن، كوچكترين دخالت و نفوذى ندارد، بلكه عوامل گوناگون ديگرى در وقوع آن، دست به دست هم داده و آن را به وجود آورده اند.
كسى كه از پى جويى عوامل حقيقى، غفلت ورزيده و نظر خود را به عوامل غير حقيقى متوجه ساخته است، طبيعى است كه دچار اشتباه گرديده و اين اشتباه، او را به اشتباههاى ديگرى نيز خواهد كشاند، به حدى كه او را يك فرد خيالى يا سوفسطايى در خواهد آورد و در زندگى دچار بحرانهاى روحى و مشكلات عاطفى خواهد نمود و از شماتت، كوچكترين طرفى نخواهد بست. بدبينى به روزگار، جز ايجاد نفرت و دور شدن از حقايق زندگى و سرد شدن از ابزار و عوامل توفيق و پيشرفت، ثمر ديگرى نخواهد داشت.
8. كم گويى و گزيده گويى " المرء مخبوء تحت لسانه ". (2) شرح كوتاه: كم گويى، ننگها را مى پوشاند و آدمى را از لغزشها بازمىدارد. آدمى در زير زبان خود، پنهان است و زبان است كه راز آدمى را فاش ساخته، و سر نهانى او را آشكار مى سازد.
اين عبارت كه از پيشوايان معصوم (عليه السلام) ديگر هم، با عبارات مختلف نقل شده است،