امام صادق (عليه السلام) به محضر امام جواد (عليه السلام) شرفياب گرديدند سؤالات و مطالب علمى متعددى از او پرسش كردند و به پاسخهاى قانع كننده اى نائل آمدند، بدين ترتيب شبهه و ترديد از آنان زائل گرديد و به مرحلهء يقين رسيدند ". (1) و شايد آنچه معروف است كه امام (عليه السلام) در يك مجلس يا در عرض چند روز، سى هزار مسألة از غوامض مسائل آن روز را بيان داشتند، ناظر به اين جلسات باشد كه امام (عليه السلام)، اصول مطالب وامهات آن را بيان فرموده اند كه صدها مسألة از آن متفرع مى گرديد.
تربيت شاگردان در كتابهاى جوامع اصول وفقه، احاديث و روايات فراوانى از وجود مبارك امام ابوجعفر ثانى (عليه السلام) نقل شده است كه مسائل گوناگون فقهى مورد سؤال و جواب واقع شده است كه در ابواب متفرق، مورد استناد فقها، واقع گرديده است، و قسمتى از اين گونه احاديث را در كتابهاى اصول چهارگانه " كافى "، " تهذيب "، " استبصار " و " من لا يحضره الفقيه " و ديگر جوامع حديثى، مضبوط است و همچنين در كتابهاى رجال ودرايه اصحاب و شاگردانى را ياد كرده اند كه در مكتب تربيتى آن بزرگوار، پرورش يافته اند كه امروز مورد استناد فقهاى ما قرار مى گيرد.
اين روايتگران و شاگردان را، مىتوان از لا به لاى كتابهاى احكام، تراجم، تفاسير، و اديان بيرون آورد و به مقام معرفى آنان پرداخت.
در ميان اصحاب و ياران او افرادى مانند:
احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، احمد بن محمد بن عيساى اشعرى، احمد بن محمد بن خالد برقى، ايوب بن نوح، احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى، ابراهيم بن مهزيار اهوازى، ابو هاشم جعفرى وجود داشتند كه هر كدام در جايگاه خود از منزلت و اعتبار خاصى برخوردار بودند. علاوه بر آن ها، شاگردان و راويان ديگرى نيز داشته اند كه به كسب علم و دانش و نقل روايت از آن بزرگواران مى پرداختند.