گفت: " مگر او را نمى شناسى؟ " او يكى از مردان با تقوا و صالح اين شهر است كه در علم و تقوا نظير و همانندى ندارد. گفتم: " مگر با وجود ايشان نمى توان حمام كرد؟ " پاسخ داد:
" نه، چون ما حمام را براى ايشان قرق مى كنيم كه فرد ديگرى در آن مدت حق ورود نداشته باشد ". لحظه اى گذشت كه ديدم امام با مركب مخصوص خود همراه چند نفر از خدمتگزاران كه لباس و وسائل حمام او را حمل مى كردند تشريف آوردند. حصير گسترده شد و امام به استحمام پرداخت پس از آن طبق معمول روزانه، به مسجد رهسپار شد، و برنامهء عبادت همه روزه خود را شروع كردند ". (1) از اين روايت استفاده مى گردد كه امام (عليه السلام) در مدينه مدتى اقامت داشته اند و برنامه مشخص تنظيم شده اى براى كارهاى خود، به وجود آورده بودند.
و روايت ديگرى كه مى گويد: " بعد از مسافرت امام رضا (عليه السلام)، امام جواد (عليه السلام) چهار هزار درهم بدهى امام را پرداختند ". تأييد كننده اين مطلب است. (2) اقامت در بغداد پس از رحلت امام رضا (عليه السلام) كه در سال 203 اتفاق افتاد، در همان سال حركت مأمون از مرو به سوى بغداد صورت گرفت. مأمون در بغداد مستقر گرديد و در تقويت پايههاى حكومت خود كوشيد، بر اساس همان سياست عمومى كه در تكريم خاندان هاشمى (در برابر رقيبان سرسختى كه داشت) مبذول مى داشت و براى رفع اتهام مسموم ساختن امام رضا (عليه السلام) از امام جواد (عليه السلام) دعوت به عمل آورد و او را به بغداد خواست و در احترام و تعظيم او كوشيد، و دختر خود ام الفضل را به عقد او درآورد. امام چند سالى در بغداد اقامت گزيد و در آنجا به نشر معارف و احكام الهى پرداخت و تا حدودى از آزادى عمل برخوردار بود تا در سال 218 " سال مرگ مأمون " با همسر خود ام الفضل عازم بيت الله الحرام گرديد و مدتى در مدينه و مكه اقامت گزيد تا اين كه معتصم روى كار آمد و مجددا