با اعطاء قدرت از طرف پروردگار قادرم آيا نشنيده اى كه مردم از خداوند قدرت مسئلت مىكنند و مىگويند " لا حول ولا قوة الا بالله ".
متن اين روايت به اختلاف نقل شده در بعضى از طرق، متن روايت چنين است كه " عبايه " عرض كرد معنى " لا حول ولا قوة الله بالله چيست "؟ امام فرمود: يعنى ما نمىتوانيم از معصيت خود دارى كنيم مگر به عصمت الهى و نيروئى به طاعت نداريم مگر به كمك و مساعدت اليه " عبايه " برخاست و دست و پاى حضرت را بوسيد. و به اين مضمون روايات ديگرى هم از معصوم رسيده است. خلاصه آنكه اگر مراد از وقوع فعل به مجموع دو قدرت تأثير هر دو عرض يكديگر باشد بر خلاف گفتار معصوم است و با حقيقت بسيار فاصله دارد.
" ط " معنايى است كه مرحوم مجلسى از ابتكارات خود قرار داده وخلاصهاش اين است:
كه جبر منفى گفتار اشاعره وجبريه است وتفويض منفى گفتار معتزله است كه گفتهاند خداوند بندگان را آفريده و به آنان قدرت عنايت فرموده و اختيار كار را به ايشان واگذار كرده است پس ايشان استقلال كامل دارند كه بر وفق مراد و خواسته خود كارها را انجام دهند و براى خدا در عمال آنان هيچ تأثير و منعى نيست. اما امر بين الامرين اين است كه براى هدايت و توفيق پروردگار در اعمال بشر دخالت و تأثير بسزائى است اما نه به حدى كه آنان را ناچار و مجبور نمايد چنان كه خذلان و واگذارى بندگان به حال خودشان در معاصى تأثير و دخالت دارد لكن نه به به اندازه اى كه قدرت بر فعل يا ترك را از آنان سلب نمايد. و هر كس در حالات مختلفه خود دقيقا مطالعه كند اين معنى را در خود مىيابد و تصديق مى نمايد. و اين معنى في المثل مانند اين است كه آقايى بنده اش را مأمور به انجام كارى كند كه قادر بر آن مىباشد و مطلوب و مراد خود را به او بفهماند و در مقابل انجام مأموريت او را به وعده پاداش دل گرم سازد و بالعكس در مقابل مخالفت و نافرمانى او را به كيفر تهديد فرمايد.
با اينكه در ين مثال اگر آقا فقط به ابلاغ امر خود به بنده اش اكتفا مىكرد و با علم به اينكه بنده اش مخالفت خواهد كرد اقدام به امر ديگرى كه در وادار كردن بنده