محل نشو و نماى وى واسط (1) بوده است. لكن در كتاب منتهى المقال از فضل بن شاذان نقل شده كه ولادتش در واسط بوده است. و دانشمند محترم احمد امين در كتاب ضحى الاسلام محل نشو و نماى او را كوفه مىداند. اقامتگاه وى كوفه و مركز تجارتش بغداد بوده است بعدا به ملاحظه تجارتش در سال 199 يا 197 منتقل به بغداد شده در آنجا رحل اقامت افكنده است و منزلش در محله كرخ بغداد در قصر وضاح بوده است.
" مرحوم مامقانى " در كتاب تنقيح المقالش از " مرحوم صدوق " نقل مىكند كه " هشام بن الحكم " كرباس فروش بوده و به تجارت قماش اشتغال داشته و از بغداد بكوفه منتقل گشته است. و گفتار " ابن شهر آشوب " گفتار " صدوق " را تأييد مىكند. چه او هم فرموده است كه " هشام " كرباس فروش بوده ولى فاضل معاصر " عبد الله نعمه "، در كتاب " هشام بن الحكم " مىنويسد چون " عبد الله زيد اباضى " خرازى بوده و با " هشام " در يك دكان اشتغال به تجارت داشته و با اينكه در افكار و عقايد با هم كمال مباينت را داشتهاند در امر تجارت و معاشرت كاملا با يكديگر نزديك و رفيق بوده اند از اين جهت ظاهر اينست كه " هشام بن الحكم " هم خرازى بوده است دقت فرمائيد.
(3) نژاد هشام بن الحكم گر چه اين بحث از نظر ما كه هدفمان معرفى مرد دانش و فضيلت است اثرى ندارد، چه نژاد را در دانش و فضيلت دخالتى نيست. (كن ابن من شيت و اكتسب ادبا) و اسلام هم امتيازهاى نژادى را ملغى نموده و با نظر وسيعى امتياز را بر اثر دانش و دين و پرهيزكارى قرار داده و عرب و عجم و نژادهاى مختلف را