" مومن طاق " و جز ايشان شرف حضور داشتند با اينكه همگان از نظر سن از او بزرگتر بودند وى را مقدم بر همه فرموده بالاتر از همه نشانيد. اين تفضيل بر آنان گران آمد. امام چون اين معنى را از قيافه حاضرين احساس كرد، فرمود: " هذا ناصرنا بقلبه ولسانه ويده " اين جوان با دل و زبان و دست يعنى با تمام قوا ما را يارى مىكند سپس براى اثبات مقام علمى او پرسشهايى راجع باسماء الهى و اشتقاق آنها فرمود. هشام بن الحكم پاسخ صحيح و مطابق واقع داد. حضرت فرمود خداوند اين فهم را براى اين به تو عنايت فرموده كه دشمنان ما را از ما دفع نمايى.
سپس در حق هشام به اين مضمون دعا فرمود: " نفعك الله به وثبتك " خداوند تو را به اين فهم منتفع سازد و قدمت را در راه حق ثابت نگاهدارد. پس از اين دعا هشام در هيچ مقامى مغلوب نشد. از خودش نقل شده (تاكنون كه اينجا نشستهام هيچ كس در مناظرات راجع به توحيد مرا مغلوب نساخت).
" امام هفتم (ع) به هشام بن الحكم " عنايت مخصوص و اعتماد خاصى داشته است " مرحوم مامقانى " از " ابو عمرو كشى " روايت كند كه " حسن بن على بن يقطين " (1) گفت هر گاه " موسى بن جعفر (ع) چيزى براى رفع نيازمنديهاى شخصى يا عمومى كه مورد عنايتش بود لازم داشت به پدرم مىنوشت كه فلان چيز را خريدارى