را به ظلمت نسبت داد، بنابر اين بايد گفت همانطوريكه ظلمت مىتواند به مقتضاى طبع خود كار بد انجام دهد، قادر به انجام كار خوب نيز مىباشد.
اگر بگويند اينطور نيست و محال است كه از ظلمت خير و خوبى صادر شود با توجه به مقدمات بالا بايد اعتراف به بطلان ادعاى خود نسبت به نور وظلمت نمايند و ملتزم شوند كه نه نور خالق است نه ظلمت، تمام موجودات جهان مستند به خداى يگانه است.
اما كسانى كه قائل شده اند به اينكه بين نور وظلمت يك واسطهيى است كه او حاكم بر هر دو مىباشد، بايد قبول كنند كه حاكم بر هر دو بزرگتر از نور و ظلمت و شايسته مقام الوهيت مىباشد، زيرا كه همين نيازمندى نور وظلمت به حاكم دليل مغلوب و نادان يا مظلوم بودن نور وظلمت است، و مغلوب و مظلوم و نادان شايسته مقام الوهيت نيست، و اين مقاله منتسب به مرقيونيه است (1) و شرح حال آنان طولانى است.
" زنديق ": قصه مانى چگونه است؟
" امام ": مانى شخصى بوده كه يك قسمت از عقايد مجوس را با يك قسمت از عقايد ترسايان مخلوط نموده مذهب ثالثى اختراع كرد كه با هيچ يك از آن دو