كودك در دنيا مكلف ميشد، امتثال مىكرد وفرمان ميبرد. سپس او را ببهشت برد وهر كودكى كه خوددارى از رفتن ميان آتش نمايد، خداوند فرمايد چنانچه در دنيا باين كودك امر ميشد امتثال نمىكرد وفرمان نميبرد. سپس او را بدوزخ فرستد وظاهر بعضى از اخبارى كه مرحوم " صدوق " در " توحيد " نقل كرده اين نظريه را تأييد ميكند.
3 - نظر " ابو الحسن اشعرى " (1) اينست كه عذاب كودكان براى افزودن غم پدرانشان جايز است بنابراين عذاب كودكان كفار براى افزودن حزن آنان است.
لكن چنانكه از جاحظ نقل شده اين عمل از كسى شايسته است كه از راه ديگر، قادر بر افزودن غم مجرمان نباشد وناچار بدين وسيله زشت متوسل شود، ولى خداوند كه همه طور وسيله در اختيار دارد، چگونه با شكنجه كسانيكه استحقاق شكنجه ندارند، باضافه كرده تألم مجرمان متوسل ميشود.
گروهى ديگر از متكلمان را عقيدت آنست كه كودكان چه كودكان مسلمانان چه كودكان كفار در بهشت متنعم خواهند بود، لكن نه بعنوان ثواب وپاداش عمل، چه در دنيا كه كودكان صلاحيت تكليف را نداشتند، آخرت هم كه دار تكليف نيست. پس پروردگار صرفا از باب تفضل كودكان را متنعم فرمايد.
" مرحوم علامه حلى " اعلى الله مقامه (2) باين نظريه تصريح فرموده وخلاصه گفتارش اينست: