هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت (فارسي) - سيد أحمد صفائي - الصفحة ٥٢
كودك در دنيا مكلف ميشد، امتثال مىكرد وفرمان ميبرد. سپس او را ببهشت برد وهر كودكى كه خوددارى از رفتن ميان آتش نمايد، خداوند فرمايد چنانچه در دنيا باين كودك امر ميشد امتثال نمىكرد وفرمان نميبرد. سپس او را بدوزخ فرستد وظاهر بعضى از اخبارى كه مرحوم " صدوق " در " توحيد " نقل كرده اين نظريه را تأييد ميكند.
3 - نظر " ابو الحسن اشعرى " (1) اينست كه عذاب كودكان براى افزودن غم پدرانشان جايز است بنابراين عذاب كودكان كفار براى افزودن حزن آنان است.
لكن چنانكه از جاحظ نقل شده اين عمل از كسى شايسته است كه از راه ديگر، قادر بر افزودن غم مجرمان نباشد وناچار بدين وسيله زشت متوسل شود، ولى خداوند كه همه طور وسيله در اختيار دارد، چگونه با شكنجه كسانيكه استحقاق شكنجه ندارند، باضافه كرده تألم مجرمان متوسل ميشود.
گروهى ديگر از متكلمان را عقيدت آنست كه كودكان چه كودكان مسلمانان چه كودكان كفار در بهشت متنعم خواهند بود، لكن نه بعنوان ثواب وپاداش عمل، چه در دنيا كه كودكان صلاحيت تكليف را نداشتند، آخرت هم كه دار تكليف نيست. پس پروردگار صرفا از باب تفضل كودكان را متنعم فرمايد.
" مرحوم علامه حلى " اعلى الله مقامه (2) باين نظريه تصريح فرموده وخلاصه گفتارش اينست:

(1) " على بن اسمعيل ابو الحسن اشعرى بصرى " از متكلمان وپيشوايان مذهب " اشاعره " ميباشد وصاحب تأليفاتى است بسال 324 هجرى بدرود جهان گفته است.
(2) " علامه حلى " كه بسال 648 هجرى بدنيا آمده وشب شنبه يازدهم ماه محرم سال 726 ه‍ درگذشته، در جلالت بمرتبه‌يى است كه قلم از تحرير فضائل ومناقبش عاجز است و " فاضل تفرشى " گفته تصور ميكنم كه خوددارى از وصفش بهتر باشد، چه كتاب من گنجايش بيان علوم وتصنيفات وفضائل ومحامد وى را ندارد.
" مرحوم مامقانى " گفته از باب ما لا يدرك كله لا يترك كله ميگويم: دانشمندان اسلامى اتفاق بر وفور علم وكثرت تصنيف وى نموده اند ودر وثاقتش مبالغه كرده اند.
" بحر العلوم " گفته " علامه حلى " علامه وفخر آدميان وبزرگترين فرد دانشمندان، درياى بيكران دانش وسحاب فضيلت وكمال - جامع تمام كمالات ودانشها - مروج مذهب در سده هفتم ورئيس مطلق دانشمندان شيعه بوده، در هر علمى كتاب تصنيف نموده است " " سماهيجى " ميگويد " علامه " در اشتهار بين شيعه اماميه بلكه عامه، روشنتر از آفتاب در رابعة النهار بوده. فقيه: متكلم، منطقى، هندسى، رياضى، جامع فنون، متبحر در تمام علوم، چه علوم عقلى، چه علوم نقلى، مورد وثوق وپيشوا در فقه واصول بوده، آفاق را بتصنيفات خود پر وجهان هستى را بتاليفات خود معطر ساخته، از علماء اصولى ومجتهد صرف بوده، تا آنجا كه " مرحوم استرآبادى " گفته: اول كسى كه از اصحاب ما راه اجتهاد را پيموده علامه بوده واو كسى است كه اخبار را بچهار بخش تقسيم وطبقه بندى كرده واصطلاح صحيح وحسن وموثق وضعيف را متداول ساخته.
از " تكمله امل الامل " استفاده ميشود كه در علوم عقلى شاگرد " خواجه طوسى " بوده و " خواجه " در فقه، شاگرد وى بوده است ودر مناظرات با مخالفان هم مهارتى بسزا و جديتى تمام داشته، وببركت مناظره وى مذهب حق بر " شاه خدا بنده " آشكار شد وتشيع را اختيار كرد، وهمو بود كه دستور داد خطبه وسكه را بنامهاى نامى ائمه هدى زينت دهند.
" علامه طباطبائى " گفته: " بعلاوه بشدت پرهيزكار وبى نهايت متواضع وفروتن بود خصوصا نسبت بذريه طاهره وجمعيت علويان ".
(٥٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 1 - شرح حال زاره 2
2 2 - اسامى رواتى كه هشام نام دارند 3
3 3 - شرح حال مرحوم سيد مرتضى (اعلى الله مقامه) 6
4 4 - شرح حال مرحوم شيخ مفيد (قدس سره) 7
5 5 - بيان سر ترديد بين كندى و شيبانى و ترديد بين كوفى و بغدادى 10
6 6 - شرح حال جهم بن صفوان 11
7 7 - وجه تسميهء واسط 12
8 8 - شرح حال مرحوم ابن النديم (رضوان الله عليه) 13
9 9 - نقل كلام بعضى از انتقاد كنندگان هشام در بيان انحراف بدوى هشام و پاسخ آن 14
10 10 - شرح حال مرحوم حاجى شيخ عبد الله مامقانى صاحب كتاب تنقيح المقال 16
11 11 - شرح حال مرحوم ابو عمرو كشى صاحب رجال كشى (رحمة الله) 17
12 12 - ترجمهء حمران بن اعين (ره) 24
13 13 - ترجمهء مؤمن طاق (قدس سره) 25
14 14 - ترجمهء حمزهء طيار (رضوان الله عليه) 27
15 15 - ترجمهء على بن منصور ابو الحسن كوفى 28
16 16 - ترجمهء ابو مالك ضحاك حضرمى 28
17 17 - شرح حال مرحوم ابن شهر آشوب (قدس سره) 29
18 18 - ترجمهء قيس ماصر (ره) 30
19 19 - ترجمهء حسن بن على بن يقطين (ره) 31
20 20 - ترجمهء سليمان بن جعفر جعفرى و داود بن قاسم (رحمهما الله) 32
21 21 - شرح حال مرحوم صدوق (قدس سره) 45
22 22 - ترجمهء حسين بن خالد صيرفى 50
23 23 - ترجمهء على بن اسماعيل ابو الحسن اشعرى 52
24 24 - شرح حال مرحوم علامه حلى (اعلى الله مقامه) 52
25 25 - بيان برهان تفكك رحى 56
26 26 - بيان نظريهء جديد مبنى بر اينكه حد فاصلى بين جرم و انرژى نيست 61
27 27 - انتقاد گفتار عبد الله نعمه و بيان اينكه قول بجسميت الوان و طعوم وروايح، مستلزم قول بتداخل نيست 62
28 28 - نقل بعضى از رواياتى كه دلالت بر جسم بودن روح دارد 66
29 29 - ترجمهء موسى المشرقى وموسى بن صالح و ابو الاسود 73
30 30 - مناجات هشام بن الحكم كه حاكى از اخلاص وى نسبت باهل بيت عليهم السلام است 74
31 31 - روايت ابن قولويه از على بن جعفر بن محمد كه حاكى از اين است كه محمد بن اسماعيل براى موسى بن جعفر (ع) سعايت كرد وسبب قتلش را فراهم نمود 75
32 32 - ترجمهء عبد الرحمن بن حجاج 75
33 33 - ترجمهء جميل بن دراج 76
34 34 - ترجمهء محمد بن حمران وبيان اينكه محمد بن حمران نام سه نفر از روات مىباشد 77
35 35 - شرح حال محمد بن ابى عمير 77
36 36 - ترجمهء محمد بن هشام خثعمى 79
37 37 - سر اينكه عامه گمان كرده‌اند كه بدا از امتيازات شيعه است 81
38 38 - ترجمهء هشام قوطى 83
39 39 - ترجمهء جاحظ 84
40 40 - ترجمهء نظام 84
41 41 - شرح حال قاضى نور الله ششترى (قدس سره) 86
42 42 - ترجمهء عباس بن عبد المطلب (ره) 88
43 43 - نامها وعناوين ومراتب و درجات روحانيان سازمان ديانت مسيح (ره) 89
44 44 - ترجمهء عمرو بن عبيد بصرى 97
45 45 - دو سؤال اضافه‌يى كه در روايات سماء والعالم مجلسى در مناظرهء هشام با عمرو بن عبيد است 101
46 46 - ترجمهء يونس بن يعقوب 102
47 47 - ترجمهء ضرار بن عمرو ضبى 105
48 48 - توضيح مثال معروف (اعطانا والله من جراب النورة) و ذكر مورد اصلى آن 121
49 49 - نقل قسمتى كه در ذيل روايت كشى راجع بوفات هشام بن الحكم ديده شده 121
50 50 - شرح حال مرحوم علامهء مجلسى (قدس سره) 123
51 51 - نقل معانى (زنديق) از فرهنگ نفيسى 126
52 52 - معانيى كه دانشمندان براى كلمهء (استوا) و (عرش) ذكر كرده‌اند واينكه كداميك از آن معانى مناسب با مقام است 127
53 53 - نقل كلام فخر الاسلام از كتاب خلاصة الكلام براى توضيح عقيدهء مسيحيان 137
54 54 - بررسى عقايد صوفيه و نقل بعضى از كلمات شيخ عزيز نسفى 140
55 55 - ترجمهء ابن ابى العوجاء و نقل روايتى از كافى 141
56 56 - شرح حال محمد بن يعقوب كلينى (قدس سره) 144
57 57 - شرح حال مرحوم فيض (قدس سره) 148
58 58 - شرح حال مرحوم صدر المتألهين (قدس سره) 149
59 59 - نقل كلام امير المؤمنين براى تأييد اينكه اختلاف شب و روز وحركت آفتاب وماه دو دليل جداگانه مىباشد 153
60 60 - ذكر طبقات شش گانه چشم و توضيح آنها 157
61 61 - ترجمهء ديصانيه و عقايد فرق مختلفة آنان 172
62 62 - شرح حال مانى و عقايدش (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 173
63 63 - شرح حال مرقيونيه و فرق آنان (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 175
64 64 - ذكر روايتى در تأييد معنايى كه مرحوم ميرداماد (قدس سره) براى (صمد) ذكر كرده 185
65 65 - ترجمهء معاوية بن وهب 188
66 66 - نقل روايتى كه امير المؤمنين (ع) معانى (واحد) را در آن بيان فرموده 189
67 67 - ترجمه وشرح حال خواجهء طوسى (قدس سره) 210
68 68 - ترجمهء فاضل استرآبادى (قدس سره) 213
69 69 - نقل روايتى از امام هشتم براى تأييد معنايى كه فاضل استرآبادى براى امر بين الامرين فرموده 214
70 70 - ذكر روايتى براى تأييد معناى چهارم 216
71 71 - بيان مراد (قول) در آيهء شريفه (فبشر عبادى الذين يستمعون القول الآية) 237