اينكه ما در عين اختيار مجبور بر اختيار هستيم. اين بود خلاصه تقرير مرحوم خواجه لكن تطبيق روايات و اخبار اهل بيت عليهم السلام با اين معنى خالى از اشكال نيست.
" ج " - معنايى است كه " فاضل استرآبادى " (1) براى امر بين الامرين بيان كرده وخلاصهاش اين است كه: اينطور نيست كه بندگان هر چه بخواهند ايجاد كنند و هيچ شرطى جز اراده خودشان لازم نباشد بلكه وجود و عدم افعال ايشان متوقف بر اراده تازه اى است كه به تخليه يا صرف تعلق مىگيرد يعنى اضافه بر اراده بندگان در صورتى كه خداوند بين بنده و فعل تخليه كند، به عبارت ديگر او را با اراده خود وا گذارد و مانعى ايجاد نكند فعل واقع مىشود. و چنانچه او را به خود وا نگذارد بلكه وى را منصرف از انجام فعل سازد فعل موجود نشود. و در بسيارى از اخبار وارد است كه تأثير سحر موقوف به اذن پروردگار است. و گويا سرش اين است كه هيچ طاعت و معصيت و همچنين هيچ فعل طبيعى در جهان واقع نمىشود مگر به اذن جديدى از ناحيه پرودگار. بنابراين هر حادثى متوقف بر اذن خداوند است لكن نه مانند توقف معلول بر سبب و علت، بلكه مانند توقف معلول بر شرط.