هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت (فارسي) - سيد أحمد صفائي - الصفحة ١٢٣
بخش سوم رواياتى كه هشام بن الحكم از معصوم نقل كرده است نظر به اينكه " هشام بن الحكم " داراى روحيه كنجكاو و فكر نقاد و مغز استدلالى بوده و با علوم عقلى بيشتر انس داشته بيشتر رواياتى كه از معصوم نقل كرده مربوط به اصول عقايد كه جولانگاه فكر و ميدان تحقيق است مىباشد. اينك توجه خوانندگان را به رواياتى كه وى نقل كرده جلب مىنمائيم (1) رواياتى كه هشام بن الحكم در اثبات صانع نقل كرده است:
1 - " علامه مجلسى (ره) (1) " در " جلد دوم بحار الانوار " از كتاب " احتجاج

(1) " علامه مجلسى ":
نام تمام وى " محمد باقر بن محمد تقى بن مقصود على " ملقب به مجلسى متولد سال 1036 مطابق عدد (جامع كتاب بحار الانوار) و متوفى 1111 هجرى قمرى و مطابق 1627 - 1700 ميلادى از دانشمندان بنام دنياى اسلام و جهان تشيع است. علامه مجلسى نه تنها محدث بلكه جامع معقول و منقول و يگانه در فروع و اصول بوده و جز علوم عقلى و دينى در رشته‌هاى ديگر از علوم از قبيل هيئت - نجوم - حساب - هندسه اطلاعات عميقى داشته است.
" علامه مجلسى "، مروج مذهب در نيمه دوم قرن يازدهم و اوايل قرن دوازدهم هجرى است.
" عبد العزيز دهلوى " سنى صاحب كتاب " التحفة الاثنا عشريه في رد الاماميه " تصريح كرده است، كه اگر دين شيعه را دين مجلسى بناميم بجاست، چه رونق دين شيعه از اوست و قبل از وى اين عظمت را نداشته است.
" علامه مجلسى " استاد مسلم و از نويسندگان بزرگ عالم اسلام است.
در اواخر سلطنت شاه سليمان و قسمت عمده عهد " شاه سلطان حسين صفوى "، شيخ الاسلام و امام جمعه و رئيس علمى و اجتماعى مطلق ايران و داراى نفوذ فوق العاده بوده است.
تأليفات و تصنيفات آن بزرگوار به عربى و فارسى در فنون مختلف بسيار است. با مشاغل عديده و رياست تامه علمى و اجتماعى كه داشته تأليفاتش را بالغ بر يك ميليون و چهار هزار و اندى بيت تخمين زده اند و هر بيتى عبارت از پنجاه حرف است. هيچ يك از علماء شيعه از نظر تأليف و تصنيف و ترويج دين به مقام " علامه مجلسى " نرسيده اند، چه در بين دانشمندان مسلم است كه تأليفات و تصنيفات " علامه حلى " اعلى الله مقامه از همه بيشتر بوده تا آنجا كه بعضى راه اغراق و مبالغه پيموده وگفته‌اند كه اگر مجموع مؤلفات علامه را بر ايام زندگانى وى تقسيم كنيد، مقابل هر روز از عمرش هزار بيت از مؤلفاتش واقع مىشود، لكن آنچه بدون مبالغه مورد تصديق دانشمندان است اين است كه اگر روزهايى زندگانى او را از هنگام رسيدنش به حد تكليف تا پايان زندگى وى حساب كنيم و مؤلفاتش را تقسيم بر اين روزها نمائيم، مقابل هر روزى دويست بيت از مؤلفاتش واقع مىشود و از نظر كميت تأليفات " علامه مجلسى " به اين درجه نمىرسد و مطابق حساب بعضى از دانشمندان اگر نوشته‌هاى وى را تقسيم بر تمام روزهاى زندگانيش كنيم سهم هر روز، پنجاه و سه بيت و كسرى مىشود، مع الوصف خدمت " علامه مجلسى " از نظر ترويج مذهب و بالا بردن سطح فرهنگ و معلومات مردم از جهاتى بيشتر و بزرگتر از خدمت علامه حلى مىباشد:
1 - از مؤلفات مرحوم " علامه " جز بعضى از نوشته‌هاى فقهى و اصولى و كلامى و فلسفى و رجالى چيزى بين مردم داير و مشهور نيست بلكه از بعضى از مؤلفات آن مرحوم اثرى نيست و مفقود است، به خلاف تأليفات " علامه مجلسى " كه همه مشهور و شايع و مورد استفاده مردم است.
2 - از نوشته‌ها و تصنيفات مرحوم " علامه " كسى جز دانشمندانى كه مدارج عاليه علم را طى كرده و بهره كاملى از دانش يافته‌اند استفاده نمىبرد. به خلاف تأليفات " علامه مجلسى " كه دانا و نادان محصل و فارغ التحصيل حتى زنان و كودكان از آنها استفاده مىكنند.
3 - نظر به اينكه تأليفات " علامه حلى " به زبان عربى است فقط آشنايان به زبان عربى از آنها استفاده مىكنند به خلاف تأليفات " علامه مجلسى " كه عرب و عجم از آنها استفاده مىكنند.
مهمترين تأليف " علامه مجلسى " كتاب بحار الانوار است كه اضافه بر اخبار كتب اربعه جامع احاديثى است كه در كتب اربعه نيست و اخبار كتب اربعه در مقابل آنها مانند قطره در مقابل دريا است و چنين موفقيتى تاكنون براى هيچ يك از دانشمندان حاصل نشده و تاكنون كتابى از نظر جامعيت و ضبط و فوائد و احاطه به ادله و اقوال نوشته نشده چنان كه خودش در ديباچه بحار گفت كه احدى از خاصه وعامه در اين باب بر من سبقت نگرفته است.
" صاحب قصص العلماء " مىگويد: " معروف است كه آن جناب دويست اصل از اصول روات را پيدا كرده و اخبار معتبره آنها را ذكر كرده است بلكه بيانات مفصلى براى اخبار ذكر فرموده و در اكثر موارد، اخبار عامه و حضرات اهل سنت را نيز ذكر كرده است و در هر باب آنچه از آيات قرآنيه دلالت بر عنوان او داشته جمع كرده و تفسير نموده است. مذاهب حكما را نيز در هر باب به مقتضاى مقام ذكر كرده و در همه جا جرح و تعديل و نقل اقوال و استدلال و تحقيق حق فرموده است. و اين بزرگوار با صاحب وسائل مرحوم " شيخ حر عاملى " معاصر بوده و هر يك از ديگرى اجازه دارند و اين معنى را در علم درايه تجازى مىگويند.
صاحب وسائل در آخر آن كتاب در بيان مشايخ اجازه گفته است كه " ملا محمد باقر " - (ره) به من اجازه داد و او آخر كسى است كه به من اجازه داده و من هم به او اجازه داده ام. ".
" مرحوم حاجى نورى " مىگويد: " از پدرم شنيدم كه از جدم نقل مىكرد: هنگامى كه مرحوم " علامه مجلسى " براى تأليف بحار الانوار آماده شد از كتب قديم جستجو مىكرد و در تحصيل آنها كوشش مىنمود تا آنكه شنيد كه " مرحوم صدوق " را كتابى است بنام " مدينة العلم " و در بلاد يمن يافت مىشود، به پادشاه زمان خود دستور داد كه كتاب مزبور را از يمن تحصيل كند، پادشا يكى از صاحب منصبان دولت خود را بعنوان سفارت با هدايا و تحفى به يمن فرستاد براى تحصيل آن كتاب ".
كتاب بحار الانوار مطابق اظهار محدث جليل " حاج ميرزا حسين نورى " (ره) بيست و شش جلد است. جلد بيست و پنجم در اجازات است و تا جلد پانزدهم به اضافه جلد صلوة و مزار در زمان علامه مجلسى پاكنويس شده و " علامه مجلسى " براى روايات آنان توضيح و بيان نوشته است.
و در موضوعات، بحث و انتقاد دارد. و بقيه چون در زمان خودش پاكنويس نشده خالى از بيان است جز بعضى از روايات جلد نوزدهم و روايات كافى در ابواب عشرت.
دوازده كتاب ديگر غير از بحار الانوار به زبان عربى و پنجاه و سه كتاب به زبان فارسى تأليف فرموده است كه تفصيل آنها و اسامى هر يك را هر كه بخواهد به كتاب فيض قدسى كه حاجى نورى اعلى الله مقامه در ترجمه " علامه مجلسى " نوشته است مراجعه كند.
(١٢٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 118 119 120 121 122 123 125 126 127 128 129 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 1 - شرح حال زاره 2
2 2 - اسامى رواتى كه هشام نام دارند 3
3 3 - شرح حال مرحوم سيد مرتضى (اعلى الله مقامه) 6
4 4 - شرح حال مرحوم شيخ مفيد (قدس سره) 7
5 5 - بيان سر ترديد بين كندى و شيبانى و ترديد بين كوفى و بغدادى 10
6 6 - شرح حال جهم بن صفوان 11
7 7 - وجه تسميهء واسط 12
8 8 - شرح حال مرحوم ابن النديم (رضوان الله عليه) 13
9 9 - نقل كلام بعضى از انتقاد كنندگان هشام در بيان انحراف بدوى هشام و پاسخ آن 14
10 10 - شرح حال مرحوم حاجى شيخ عبد الله مامقانى صاحب كتاب تنقيح المقال 16
11 11 - شرح حال مرحوم ابو عمرو كشى صاحب رجال كشى (رحمة الله) 17
12 12 - ترجمهء حمران بن اعين (ره) 24
13 13 - ترجمهء مؤمن طاق (قدس سره) 25
14 14 - ترجمهء حمزهء طيار (رضوان الله عليه) 27
15 15 - ترجمهء على بن منصور ابو الحسن كوفى 28
16 16 - ترجمهء ابو مالك ضحاك حضرمى 28
17 17 - شرح حال مرحوم ابن شهر آشوب (قدس سره) 29
18 18 - ترجمهء قيس ماصر (ره) 30
19 19 - ترجمهء حسن بن على بن يقطين (ره) 31
20 20 - ترجمهء سليمان بن جعفر جعفرى و داود بن قاسم (رحمهما الله) 32
21 21 - شرح حال مرحوم صدوق (قدس سره) 45
22 22 - ترجمهء حسين بن خالد صيرفى 50
23 23 - ترجمهء على بن اسماعيل ابو الحسن اشعرى 52
24 24 - شرح حال مرحوم علامه حلى (اعلى الله مقامه) 52
25 25 - بيان برهان تفكك رحى 56
26 26 - بيان نظريهء جديد مبنى بر اينكه حد فاصلى بين جرم و انرژى نيست 61
27 27 - انتقاد گفتار عبد الله نعمه و بيان اينكه قول بجسميت الوان و طعوم وروايح، مستلزم قول بتداخل نيست 62
28 28 - نقل بعضى از رواياتى كه دلالت بر جسم بودن روح دارد 66
29 29 - ترجمهء موسى المشرقى وموسى بن صالح و ابو الاسود 73
30 30 - مناجات هشام بن الحكم كه حاكى از اخلاص وى نسبت باهل بيت عليهم السلام است 74
31 31 - روايت ابن قولويه از على بن جعفر بن محمد كه حاكى از اين است كه محمد بن اسماعيل براى موسى بن جعفر (ع) سعايت كرد وسبب قتلش را فراهم نمود 75
32 32 - ترجمهء عبد الرحمن بن حجاج 75
33 33 - ترجمهء جميل بن دراج 76
34 34 - ترجمهء محمد بن حمران وبيان اينكه محمد بن حمران نام سه نفر از روات مىباشد 77
35 35 - شرح حال محمد بن ابى عمير 77
36 36 - ترجمهء محمد بن هشام خثعمى 79
37 37 - سر اينكه عامه گمان كرده‌اند كه بدا از امتيازات شيعه است 81
38 38 - ترجمهء هشام قوطى 83
39 39 - ترجمهء جاحظ 84
40 40 - ترجمهء نظام 84
41 41 - شرح حال قاضى نور الله ششترى (قدس سره) 86
42 42 - ترجمهء عباس بن عبد المطلب (ره) 88
43 43 - نامها وعناوين ومراتب و درجات روحانيان سازمان ديانت مسيح (ره) 89
44 44 - ترجمهء عمرو بن عبيد بصرى 97
45 45 - دو سؤال اضافه‌يى كه در روايات سماء والعالم مجلسى در مناظرهء هشام با عمرو بن عبيد است 101
46 46 - ترجمهء يونس بن يعقوب 102
47 47 - ترجمهء ضرار بن عمرو ضبى 105
48 48 - توضيح مثال معروف (اعطانا والله من جراب النورة) و ذكر مورد اصلى آن 121
49 49 - نقل قسمتى كه در ذيل روايت كشى راجع بوفات هشام بن الحكم ديده شده 121
50 50 - شرح حال مرحوم علامهء مجلسى (قدس سره) 123
51 51 - نقل معانى (زنديق) از فرهنگ نفيسى 126
52 52 - معانيى كه دانشمندان براى كلمهء (استوا) و (عرش) ذكر كرده‌اند واينكه كداميك از آن معانى مناسب با مقام است 127
53 53 - نقل كلام فخر الاسلام از كتاب خلاصة الكلام براى توضيح عقيدهء مسيحيان 137
54 54 - بررسى عقايد صوفيه و نقل بعضى از كلمات شيخ عزيز نسفى 140
55 55 - ترجمهء ابن ابى العوجاء و نقل روايتى از كافى 141
56 56 - شرح حال محمد بن يعقوب كلينى (قدس سره) 144
57 57 - شرح حال مرحوم فيض (قدس سره) 148
58 58 - شرح حال مرحوم صدر المتألهين (قدس سره) 149
59 59 - نقل كلام امير المؤمنين براى تأييد اينكه اختلاف شب و روز وحركت آفتاب وماه دو دليل جداگانه مىباشد 153
60 60 - ذكر طبقات شش گانه چشم و توضيح آنها 157
61 61 - ترجمهء ديصانيه و عقايد فرق مختلفة آنان 172
62 62 - شرح حال مانى و عقايدش (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 173
63 63 - شرح حال مرقيونيه و فرق آنان (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 175
64 64 - ذكر روايتى در تأييد معنايى كه مرحوم ميرداماد (قدس سره) براى (صمد) ذكر كرده 185
65 65 - ترجمهء معاوية بن وهب 188
66 66 - نقل روايتى كه امير المؤمنين (ع) معانى (واحد) را در آن بيان فرموده 189
67 67 - ترجمه وشرح حال خواجهء طوسى (قدس سره) 210
68 68 - ترجمهء فاضل استرآبادى (قدس سره) 213
69 69 - نقل روايتى از امام هشتم براى تأييد معنايى كه فاضل استرآبادى براى امر بين الامرين فرموده 214
70 70 - ذكر روايتى براى تأييد معناى چهارم 216
71 71 - بيان مراد (قول) در آيهء شريفه (فبشر عبادى الذين يستمعون القول الآية) 237