دشمنى با خاندان علوى دشمنى وعداوت با خاندان علوى را مهدى عباسى از پدرش منصور فرا گرفت ودر سختگيرى وشدت عمل با آنان كوشيد وپاره اى از شاعران ومداحان با توجه به مكنونات ضمير او، اشعار وسروده هائى از مذمت وقدح علويان به زبان آوردند كه يكى از آنان " بشار بن برد " منافق معروف به زندقه والحاد بود كه اشعارى در اين باره مى سرود واز مهدى، صله ها وجوائز سرشارى مى گرفت كه يك قلم آن هفتاد هزار درهم در برابر چهار خط شعر بود كه ملخص مضمون آن اين است كه دختر با وجود عموى بزرگوار (عباس) ارث نمى برد وبا وجود مردان، زنان محروم از ارث هستند!! (اشاره به جواز مغصوب شدن فدك) هر چند جواب او به وسيله امام موسى بن جعفر (عليه السلام) به صورت مستدل تر ومنطقى تر داده شد ودر پاسخ امام صراحتا گفته شد كه دخالت مشركين وملحدين در احكام اسلامى يك نوع دخالت فضول مأبانه است.
" كسانى كه از ترس شمشير گرايشى به اسلام پيدا كرده اند بى آنكه قبلا ايمان آورده باشند، بهره اى از اسلام ندارند ". ولى تشويق مهدى از اين نوع ياوه گويان وسرايندگان! آنان را همانند قارچ در گوشه وكنار كشور مى روياند واشعار خود را وسيله تقرب به تشكيلات منحط عباسى قرار مى داد حكومتى كه به عنوان انتقام از دشمنان على (عليه السلام) روى كار آمده بود!
اتهام دوستى وحمايت از خاندان علوى كافى بود كه وزيرى را ساقط كند ودشمنى با آنان وسيله اى بود كه فردى را به وزارت وامارت برساند چنانكه اين امر در مورد يعقوب بن داوود وزير مقرب ومحبوب مهدى رخ داد كه به اتهام حمايت از يك فرد علوى، مدتى به زندان افكنده شد.
برخورد مهدى با امام موسى (عليه السلام) مهدى در اوائل حكومت خود برخورد شديدى با امام موسى (عليه السلام) نداشت تنها يك بار در