هنگام نقل تنها به متن حديث مى پرداخت يا چند نفرى را حذف مى كرد چون دسترسى به سلسله سند نداشت و از كمال وثوق و اطمينانى كه راويان به گفتههاى او دارند احاديث مرسل (حديثى كه راوى يا راويانى در سلسله سند آن حذف يا سقط شده باشد و مستقيم از معصوم نقل گردد) او را همانند مسند (حديثى كه با سند پيوسته، به معصوم (عليه السلام) برسد) پذيرفته اند و معروف است كه مراسيل ابن ابى عمير همانند مسانيد مى باشد. علاوه بر شش تن از اصحاب اجماع دهها تن از شاگردان مبرز ديگرى در مكتب تربيتى او پرورش يافتند كه از نمونههاى بارز آن:
معمر بن خلاد، عبد الرحمان بن بجلى، على بن جعفر، اسحاق بن عمار صيرفى، اسماعيل بن موسى بن جعفر (عليه السلام)، حسين بن على بن خصال، داود رقى، عبد السلام بن صالح حصروى، اسماعيل بن مهران، موسى بن بكير، وصفوان بن يحيى " جمال (شتردار) مى باشد كه در مورد شخص اخير داستان آموزنده اى از پيشواى عاليقدر نقل شده است كه به جهت آموزندگى اجتماعى آن در اين قسمت نقل مى گردد و مى توان آن را نمونه اى از درس ها و آموزشهاى امام (عليه السلام) به حساب آورد.
تصميم ناگهانى صفوان وقتى به هارون الرشيد خبر دادند كه صفوان (كاروان چى) كاروان شتران را يك جا فروخته است و بنابراين براى حمل خيمه و خرگاه خليفه در سفر حج فكر ديگرى بايد كرد هارون سخت در شگفت ماند و در انديشه فرو رفت چون فروختن تمام كاروان شتر آن هم در موسم حج و پس از قرارداد بستن با خليفه يك امر عادى و معمولى نيست، بعيد نيست فروختن شتران با موضوع قرارداد او بستگى داشته باشد. صفوان را طلبيد و به او گفت:
شنيده ام شترهايت را فروخته اى؟
- بلى يا أمير المؤمنين!
- چرا؟
- براى اينكه پير و از كار مانده شده ام خودم كه از عهده بر نمى آيم بچه ها هم درست به فكر نيستند ديدم بهتر است كه بفروشم و راحت گردم.