ريختن خانه ها ومنازل خود به اين امر مهم امتناع مى ورزيدند. مهدى از فقهاى عصر، در مورد اجبار آنان به فروختن خانه ها استفتاء نمود آنان همگى جواب منفى دادند واين امر را غصبى تلقى كردند.
على بن يقطين از علاقمندان وارادتمندان امام (عليه السلام) در مجلس بود اشاره نمود كه حكم اين مسألة را از امام موسى (عليه السلام) سوال نمايند وحكم واقعى را از او استفتاء نمايند مهدى به فرماندار مدينه نوشت كه اين مسألة را از امام بپرسد وپاسخ امام را به او گزارش نمايد امام در پاسخ مسألة فرمودند:
" اگر كعبه در سرزمين مردم بنا شده باشد مردم اولى به بناى خويشتن هستند ونمى توان از آنان گرفت واگر مردم به حريم كعبه وارد شده باشند وبناى خود را در حريم آن به وجود آورده باشند، پس كعبه اولى به حريم خويشتن است ". (1) هنگامى كه اين جواب بدست مهدى عباسى رسيد دستور داد خانه ها را ويران ساختند و قيمت خانه ها را به صاحبان آنها پرداختند:
پاسخ امام از باب تملك وضبط اموال مردم، به نفع مصالح عمومى نيست كه برخى از فقها پنداشته اند وبا آن در مورد خيابانها وشوارع عمومى استدلال وتمسك جسته اند بلكه آن حكم تابع دليل خاص خود است كه تصريح دارد كه مسجد حريم وآستانى دارد كه بايد رعايت گردد وكسى كه در آن حريم كه مخصوص مسجد است بنائى بسازد ارزش و قيمتى ندارد علاوه بر آنكه زمين مفتوحة عنوة است وقابل خريد وفروش نيست مگر به تبع آثار وبناهاى آن.
امام (عليه السلام) در زندان مهدى خطيب بغدادى در تاريخ خود وجمعى ديگر از محدثين اهل سنت ملاقات چهارم امام را چنين آورده است:
بار چهارم كه آخرين ديدار وبرخورد امام (عليه السلام) با مهدى صورت گرفت هنگامى بود كه