پياده نمودن احكام قرآن قيام كرده ام وهدفى جز اصلاح وارشاد ندارم.
حسين بن على (صاحب فخ) پس از گرفتن بيعت به سوى مكه حركت كرد وقريب به سيصد نفر از ياران واهل بيت خود را نيز همراه داشت در خود مدينه فرماندارى از طرف خود تعيين نمود تازه به منطقه ى فخ رسيده بودند كه طرف صبح روز هشتم (ترويه) بود مى خواستند همانجا اردو بزنند تا بقيه نيروها به آنان بپيوندند كه سپاه بنى عباس با فرماندهى عباس بن محمد، وموسى بن عيسى رسيد ودو طرف با هم برخورد نظامى پيدا كردند سپاه ظلم وستم به آنان يورش آورد بر آن عده كم حمله كردند وجمعى از آنان را شهيد وتعدادى را اسير وسرهاى جمعى را به دربار عباسى حمل نمودند (1) در آن واقعه خود حسين در اثر اصابت تير، كشته شد سپاه بنى عباس كشته هاى خود را دفن كردند ولى حسين وياران آزاد مرد او را، در همان حال باقى گذاشتند ورفتند.
امام در شهادت علويان هنگامى كه خبر تأسف بار شهادت حسين وياران او به گوش امام رسيد امام (عليه السلام) بسيار ناراحت ومتأثر گرديد وفرمود: " انا لله وانا اليه راجعون، مضى والله، مسلما صالحا صواما قواما آمرا بالمعروف وناهيا عن المنكر ما كان في اهل بيته مثله ". (2) همگى از خدا هستيم وهمگان به سوى او باز خواهيم گشت. او به رحمت ايزدى پيوست خوشا به سعادت او كه مسلمان شايسته، روزه دار، شب زنده دار وعامل به وظيفهء امر به معروف ونهى از منكر بود ودر ميان اهل بيت همانندى نداشت.
سيد بن طاووس در كتاب مهج الدعوات با سند پيوسته ى خود نقل نموده است هنگامى كه سر حسين بن على بن الحسن صاحب فخ را با جمعى از اسيران جنگى كه عموما از خاندان علوى بودند به حضور هادى آوردند تا چشمش به اسيران افتاد، اشعارى زمزمه كرد كه مضمون برخى آنها چنين است: