هارون سازد.
يك بار او را در بصره پيش عيسى بن جعفر برادر زاده فرماندار شهر بازداشت نمود و سپس پيش فضل بن ربيع يكى ديگر از آجودانهاى مخصوص خود، ديگر بار نزد فضل بن يحيى و آخرين بار در زندان سندى بن شاهك محبوس ساخت كه تنها مدت زندان او بيش از چهار سال تمام طول كشيد و توأم با شكنجه و ناملايمات روحى و جسمى بوده است.
گفتار صاحب ارشاد در ارشاد آمده است هنگامى كه هارون در مسافرت حج خود وارد مدينه گشت امام با جمعى از اشراف مدينه به ديدار او شتافتند پس از مراجعت از ديدار او، امام به مسجد رسول الله (صلى الله عليه وآله) برگشت. هنگامى كه هارون به زيارت قبر رسول خدا شتافت در ضمن سخنان خود خطاب به قبر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) اين چنين گفت:
يا رسول الله إنى اعتذر اليك من شيئى اريدان افعله، اريدان احبس موسى بن جعفر، فانه يريد التشتت بين امتك، وسفك دمائها.
اى پيامبر خدا! من در يك مورد از شما عذر خواهى دارم و آن دستگيرى فرزندت موسى بن جعفر است ومحبوس نمودن اوست، او مى خواهد ميان مسلمانان اختلاف كلمه بيفكند كه منجر به خون ريزى آنان گردد!
پس از آن زيارت تنزيه و تبرئه! كه مرسوم ستمكاران است دستور داد امام را در مسجد رسول الله (صلى الله عليه وآله) دستگير سازند و به حضور هارون آورند او را به بند زنجير كشاندند و دو محملى ترتيب دادند كه روى استرى نهاده بودند جمعى را با يكى از آن محمل ها روانه ى بصره و جمعى ديگر را به كوفه، و هدف او از اين طرح گم كردن رد پا بود. بدين ترتيب امام را به بصره پيش عيسى بن جعفر فرماندار بصره وارد ساختند و از آن تاريخ به مدت يك سال تمام، تحت نظر او بود. امام هميشه در حال نماز مى گفت:
خدايا! من هميشه فراغت بر عبادت را از تو مسئلت مى داشتم بر اين توفيق شكر گزارم.
هارون نامه اى درباره نقشهء قتل امام (عليه السلام) به او نوشت او با خواص خود در اين باره به تبادل نظر پرداخت همگان او را از اين عمل بر حذر داشتند و از عواقب وخيم اين اقدام هشدار