قبول كنى، يا عهده دار منصب " قضاء " بشوى يا كار تعليم وتربيت فرزندان مرا بپذيرى يا آنكه امروز با ما باشى وسر سفره ما بنشينى ".
شريك با خود فكرى كرد وگفت حالا كه اجبار واضطرار در كار است البته از اين سه كار، سومى آسان تر وكم زحمت تر است وپذيرفت خليفه به مدير مطبخ وسرآشپز خود دستور داد كه امروز لذيذترين غذاها را براى شريك تهيه كن او نيز غذاهاى رنگارنگ و مطبوع از بهترين مواد غذايى كه متشكل از مغز استخوان - آميخته با نبات وعسل و زعفران وديگر تركيبات غذائى بود تهيه وبر سر سفره آورد.
شريك كه تا آن روز در عمر خود همچو غذايى نخورده ونديده بود، با اشتهاى كامل خورد خوانسالار آهسته به گوش خليفه خواند " به خدا قسم كه ديگر اين مرد، روى رستگارى نخواهد ديد " وهمين طور هم شد.
طولى نكشيد كه ديدند شريك هم عهده دار تعليم فرزندان، وهم منصب قضاوت را پذيرفت وهم وبرايش از بيت المالل مقررى معين گرديده است.
روزى با متصدى پرداخت حقوق بر سر مسائل مالى، حرفش شد، متصدى به او گفت: " تو كه گندم به ما نفروخته اى كه اين قدر سماجت به خرج مى دهى؟ " شريك گفت: چيزى پرارزش تر از گندم را فروخته ام من دين خود را فروخته ام ". (1) در دوران الهادى موسى الهادى پسر مهدى پنجمين خليفه عباسى در سال 169 هجرى به سن 24 سالگى به حكومت رسيد ودر سال 170 در عيسى آباد از دنيا رفت ومدت حكومت او يك سال وشش ماه ادامه داشت. (2) او در قساوت قلب وتندخلقى وسلحشورى وبدبينى به ديگران در ميان خلفاى عباسى شهرت داشت رفتار او با خاندان علوى وفرزندان فاطمهء اطهر بهتر از ديگر خلفاى عباسى نبود در روزگار او جمعى از سران وبزرگان علوى نهضت كردند وبر او شوريدند كه معروف ترين آنان حسين بن على بن الحسن معروف به صاحب