است كه محتوى پنجاه هزار درهم بوده است ". (1) 3. دحمان اشقر يكى ديگر از نوازندگان معروف ترانه اى را در حضور هارون ايراد كرد كه بسيار مورد توجه او قرار گرفت به حدى كه هارون خواستار تكرار واعاده ى آن گرديد او چند مرتبه آن را تكرار نمود در پايان نوازنده از خليفه درخواست دو آبادى را نمود كه محصول آن دو، هر سال به چهل هزار دينار مى رسيد. خليفه كه در حال عيش وعشرت و وجد وطرب بود پذيرفت وآن دو آبادى را به او صله وانعام فرمود. اطرافيان تذكر دادند كه اين انعام خيلى بيش از حد است وچنين صله اى روا نيست. خليفه اظهار فرمود: عطاياى ما ديگر مسترد نمى گردد ولى سعى كنيد آنها را از اشقرى بخريد. درباريان هارون آن دو آبادى را به قيمت سنگين از نوازندهء دلنواز خريدند ". (2) درآمد محصولات كشاورزى ملكه مادر علاوه بر امكانات مالى وثروت بيش از حد هارون كه خود را مالك الرقاب وصاحب اختيار كامل بيت المال واموال مردم مى دانست خاندان وبستگان ووابستگان محترم! به بركت وجود ذى جود خليفه، هر كدام به نوبت خود از ثروت ودارائى فراوانى بهره مند بودند كه در جاى خود در كتب مضبوط است ما فقط به چند نمونه از آن ها اشاره مى كنيم:
1. مادر خليفه به نام " خيزران " كه بانوى اول كشور وزن مقتدر وبا نفوذى بود به حدى كه در دوران حكومت شوهرش مهدى وفرزندش هادى فرمان فرما وحكمران واقعى او بود نه خلفا! اندوخته هاى مالى وثروت بى حسابى تدارك ديده بود كه مسعودى مورخ نامى مى نويسد: " غير از نقد وجواهرات واملاك ومستغلات فراوان تنها محصول غله و درآمد يك ساله ى او از باغات وزمين هاى زراعتى خود، به مبلغ يكصد وشصت ميلون درهم تخمين زده مى شد ". (3)