معانى با سخاوت صورت پذيرد، چه در صورت سخاوت است كه از حقوق مسلمين و مردم چيزى را براى خود اندوخته نمىكند ودر تقسيم بيت المال سهم خود را اضافه بر ديگران قرار نيمدهد.
" هشام بن الحكم " جهات ديگرى هم در امامت شرط ميداند كه در ضمن مناظره اش با ضرار بن عمرو كه در بخش مناظرات بنظر خوانندگان خواهد رسيد بيان كرده وتوضيح داده است.
(8) عقيده هشام بن الحكم راجع بكرامات وخرق عادات طبق گفتار بغدادى " در الفرق بين الفرق " " هشام بن الحكم " صدور خرق عادت را از غير پيغمبر جايز نميدانسته. گر چه بر فرض صحت اين نسبت، هشام در اين عقيده متفرد نيست، چه بعضى از متكلمين اماميه مانند نوبختيها وجماعت - معتزله باستثناى ابن اخشيد وپيروانش با اين عقيده موافقت دارند، بلى اكثر اماميه وابن اخشيد واصحاب حديث را عقيدت آنست كه صدور خرق عادت وكرامت از بندگان شايسته جايز است وگروهى از اماميه خرق عادت را براى امام واجب وعلامت امامت را نص باضافه معجزه ميدانند. لكن سخن در صحت اصل اين نسبت " بهشام بن الحكم " است. وچون اين نسبت جز از " بغدادى " و " اشعرى " از طريق ديگرى بما نرسيده وآن دو نفر هم در مقام قدح هشام اين عقيده را بوى نسبت داده اند بايد اين نسبت را با احتياط وترديد تلقى كرد بلكه خلاف واقع بودن اين نسبت، راجح بنظر ميرسد، چه خود " بغدادى " بهشام بن - الحكم نسبت داده است كه او راه رفتن بروى آب را براى غير پيغمبر تجويز مىكرده واين عقيده با عقيده يى كه سابقا نقل شد متناقض است، ومقام " هشام بن الحكم " اجل از اينست كه در موضوع واحد، بدو امر متناقض معتقد باشد. (*)