و پيش از تمام شدن سال منفعتى به دستش آيد، مىتواند مقدارى را كه از سرمايه بداشته از منافع كسر كند.
(مسأله 1793): اگر مقدارى از سرمايه در تجارت و مانند آن از بين برود مىتواند مقدارى را از سرمايه كم شده از منافع همان سال كسر نمايد.
(مسأله 1794): اگر غير از سرمايه چيز ديگرى از مالهاى او از بين برود، نمىتواند از منفعتى كه به دستش مىآيد، آن چيز را تهيه كند، ولى اگر در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد، مىتواند در بين سال از منافعش آن را تهيه نمايد.
(مسأله 1795): اگر در تمام سال منفعتى نبرد، و براى مخارج خود قرض كند، نمىتواند از منافع سالهاى بعد مقدار قرض خود را كسر نمايد. ولى اگر در اول سال براى مخارج خود قرض كند و پيش از تمام شدن سال منفعتى ببرد مىتواند مقدار قرض خود را از آن منفعت كسر نمايد، و همچنين در صورتى اول مىتواند، قرض خود را از ارباح اثناء سال اداء نمايد، و به آن مقدار خمس تعلق نمىگيرد.
(مسأله 1796): اگر براى زياد كردن مال، يا خريدن ملكى كه به آن احتياج ندارد، قرض كند، نمىتواند از منافع سالش مقدار آن قرض را ادا نمايد بلى اگر مالى را كه قرض كرده و يا چيزى را كه از قرض خريده از بين برود، در اين صورت مىتواند قرض خود را از منافع آن سال بدهد.
(مسأله 1797): انسان مىتواند خمس چيزهائى كه خمس بر آنها واجب شده است از همان چيزها بدهد يا به مقدار قيمت خمسى كه واجب شده است، پول بدهد، و اما اگر جنس ديگرى كه خمس در آن واجب نشده بخواهد بدهد، محل اشكال است مگر آن كه با اجازه حاكم شرع باشد.
(مسأله 1798): كسى كه خمس بمال او تعلق گرفت، و سال بر او