(مسأله 123): اگر بواسطه ندانستن مسأله نجس بودن و پاك بودن چيزى را نداند، مثلا نداند فضله موش پاك است يا نه، بايد مسأله را بپرسد، ولى اگر با اين كه مسأله را مىداند، در چيزى شك كند كه پاك است يا نه، مثلا شك كند كه آن چيز خون است يا نه، يا نداند كه خون پشه است يا خون انسان، پاك مىباشد، و وارسى كردن يا پرسيدن لازم نيست.
(مسأله 124): چيز نجسى كه انسان شك دارد پاك شده يا نه، نجس است، و چيز پاك را اگر شك كند نجس شده يا نه، پاك است. و اگر هم بتواند نجس بودن يا پاك بودن آن را بفهمد لازم نيست وارسى كند.
(مسأله 125): اگر بداند يكى از دو ظرف يا دو لباسى كه از هر دوى آنها استفاده مىكند نجس شده و نداند كدام است، بايد از هر دو اجتناب كند ولى اگر مثلا نمىداند لباس خودش نجس شده يا لباسى كه از تصرف او خارج بوده و مال ديگرى مىباشد، لازم نيست از لباس خودش اجتناب نمايد.
چيز پاك چگونه نجس مىشود (مسأله 126): اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هر دو يا يكى از آنها بطورى تر باشد كه ترى يكى به ديگرى برسد، چيز پاك نيز نجس مىشود، و همچنين اگر به چيز سومى با همان رطوبت برسد نجسش مىكند، و مشهور فرمودهاند كه متنجس بطور مطلق منجس است، ولى اين حكم با تعدد واسطه محل اشكال است. بلكه حكم به طهارت خالى از قوت نيست (مثال) در صورتى كه دست راست به بول متنجس شود، آنگاه آن دست را با رطوبت با دست چپ ملاقات كند اين ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود، و اگر دست چپ بعد از خشكيدن با لباس مرطوب مثلا ملاقات كند لباس نيز نجس