مگر آن كه مورد تهمت باشد كه در اين صورت بنابر احتياط قبول نمىشود، مثلا اگر ادعا كند كه در يك ماه سه مرتبه خون ديده ادعاى او تصديق نمىشود، مگر آن كه نزديكانش از زنان تصديق كنند كه عادت زنانه او اين چنين بوده است.
طلاق بائن و طلاق رجعى (مسأله 2531): طلاق بائن آنست كه بعد از طلاق، مرد حق ندارد بزن خود رجوع كند، يعنى بدون عقد او را بزنى قبول نمايد، و آن بر پنج قسم است: ((اول)) طلاق زنى كه نه سالش تمام نشده باشد. ((دوم)) طلاق زنى كه يائسه باشد ((سوم)) طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد.
((چهارم)) طلاق سوم زنى كه او را سه دفعه طلاق دادهاند ((پنجم)) طلاق خلع و مبارات.
((ششم)) طلاق حاكم، زن شخصى را كه نه حاضر است كه مخارج زندگانى او را بدهد و نه حاضر است او را طلاق دهد. و احكام اينها بعدا گفته خواهد شد و غير اينها طلاق رجعى است به اين معنى تا وقتى زن در عده است، شوهرش مىتواند به او رجوع نمايد.
(مسأله 2532): كسى كه زنش را طلاق رجعى داده، حرام است او را از خانهاى كه موقع طلاق در آن خانه سكنى مىكرده، بيرون كند، ولى در بعضى از مواقع كه از جمله آنها آنست كه زن زنا نمايد، بيرون كردن او اشكال ندارد، و نيز حرام است زن براى كارهاى غير لازم بدون اذن شوهر از خانه بيرون رود.