(مسأله 1849): به كسى كه در شهر خودش مشهور باشد سيد است، اگر انسان يقين يا اطمينان به خلاف نداشته باشد، مىشود خمس داد.
(مسأله 1850): كسى كه زنش سيده است بنابر احتياط واجب نبايد به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند، ولى اگر مخارج ديگران بر آن زن واجب باشد، و نتواند مخارج آنان را بدهد، جائز است انسان خمسش را به آن زن بدهد، كه به مصرف آنان برساند، و هم چنين است دادن خمس به او كه در نفقات غير واجبهاش صرف نمايد.
(مسأله 1851): اگر مخارج سيد يا سيدهاى كه زن انسان نيست بر انسان واجب باشد، بنابر احتياط واجب، نمىتواند خوراك و پوشاك و سائر نفقات واجبه او را از خمس بدهد ولى اگر مقدارى خمس به او بدهد كه به مصرف ديگرى ((غير از نفقات واجبه)) برساند مانعى ندارد.
(مسأله 1852): به سيد فقيرى كه مخارجش بر ديگرى واجب است و او نمىتواند مخارج آن سيد را بدهد يا دارد و نمىدهد مىشود خمس داد.
(مسأله 1853): احتياط واجب آنست كه بيشتر از مخارج يك سال به يك سيد فقير خمس ندهند.
(مسأله 1854): اگر در شهر انسان سيد مستحقى نباشد، و يقين يا اطمينان داشته باشد كه بعدا نيز پيدا نمىشود، يا نگهدارى خمس تا پيدا شدن مستحق ممكن نباشد، بايد خمس را به شهر ديگر ببرد و به مستحق برساند، و مىتواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد، و اگر خمس از بين برود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده، بايد عوض آن را بدهد، و اگر كوتاهى نكرده، چيزى بر او واجب نيست.
(مسأله 1855): هر گاه در شهر خودش مستحقى نباشد، اگر چه يقين يا اطمينان داشته باشد، كه پيدا مىشود و نگهدارى خمس تا پيدا شدن مستحق