او برساند، و يا به او خبر دهد و اگر ممكن نيست بايد بطورى عمل كند كه اطمينان پيدا كند كه مال پس از وفات او به صاحبش خواهد رسيد، مثلا وصيت كند و شاهد بگيرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصيات مال و محل آن را بگويد.
(مسأله 2352): اگر امانتدار نشانههاى مرگ را در خود ببيند و به وظيفهاى كه در مسأله پيش گفته شد عمل نكند، ضامن آن امانت خواهد بود پس چنانچه آن از بين برود، بايد عوضش را بدهد، ولى اگر مرض او خوب شود يا بعد از مدتى پشيمان شود و به آنچه گفته شد عمل كند بنابر اظهر ديگر ضامن نيست.
احكام عاريه (مسأله 2353): عاريه آنست كه انسان مال خود را به ديگرى بدهد كه از آن استفاده كند و در عوض، چيزى از او نگيرد.
(مسأله 2354): لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند و اگر مثلا لباس را به قصد عاريه به كسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد عاريه صحيح است.
(مسأله 2355): عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه مال انسان است ولى منفعت آن را به ديگرى واگذار كرده مثلا آن را اجاره داده، در صورتى صحيح است كه مالك چيز غصبى يا كسى كه آن چيز را اجاره كرده به عاريه دادن راضى باشد.