كودكانه سرشار از دقت و كنجكاوى و احساس، عرض مىكند پدرجان! چگونه از جاى خود، تكان بخورم در صورتى كه مىبينم كه شما با كعبه وداع هميشگى مىنماييد معلوم مىگردد كه ديگر بار به كعبه باز نخواهيد گشت. (1) اين سيماى كودكانه ى اين طفل معصوم است كه در شش يا هفت سالگى از او سر زده است. امام رضا (عليه السلام) به مرو حركت كرده است و در سال 203 به فيض شهادت نائل آمده است و امام جواد (عليه السلام) در مدينه باقى مانده است. بعد از پدر بزرگوار، جمعا هفده سال عمر داشته است كه قسمت عمدهء آن را در مدينه به سر برده است و سرپرستى خانواده و سرپرستى ايتام آل محمد (صلى الله عليه وآله) را به عهده داشته است. زندگى او در مدينه توأم با عزت و عظمت و وقار فوق العاده بوده است. آنچه از احاديث مربوطه استفاده مىشود اين است كه امام در كمال شكوه و احترام مىزيسته است، و مورد توجه و علاقهء مردم بودهاند و حديثى كه از كتاب معتبر " كافى " نقل مى گردد حاكى از اين معناست:
" عبد الله رزين مىگويد: من مجاور مسجد رسول الله (صلى الله عليه وآله) بودم، هر روز مىديدم كه نزديكيهاى ظهر امام ابوجعفر ثانى به مسجد تشريف فرما مىشوند نخست وارد صحن مىگشتند سپس كنار قبر رسول الله مىآمدند و سلام مىگفتند، سپس كنار خانه فاطمه زهرا (عليه السلام) مىرفتند و كفشها را از پا در مىآوردند و مشغول نماز و عبادت مى گشتند. من بسيار متمايل بودم كه از خاك زير پايش تبرك بجويم ميسر نمى گشت چون اغلب با مركب تا دم در مسجد مى آمدند. روزى از چند نفر آدرس حمامى را كه امام، به آنجا مىرفت جويا شدم گفتند كه به حمامى كه در محله بقيع است و به مديريت يكى از فرزندان طلحه، تشريف مى برند. من آن روزى را كه امام معمولا به حمام مى آمدند رفتم در حمام منتظر قدوم امام بودم و با حمامى مشغول صحبت شدم او به من گفت: " گر قصد حمام دارى زودتر انجام بده چون وقت آن رسيده است كه " ابن الرضا " چند لحظه ى ديگر به حمام آيند، آن وقت ديگر امكان حمام رفتن شما نيست ". گفتم: " ابن الرضا كيست؟ "