و سلامت در دين طلبد بايد كه دست نياز بسوى خدا دراز كرده از او بخواهد كه عقلش را كامل گرداند، چه هر كس عقلش كامل شود به مقدار ضرورت از دنيا اكتفا كند و هر كس به مقدار ضرورت از دنيا اكتفا كند بى نياز گردد. و كسى كه اكتفا به مقدار ضرورت ننمايد هرگز به بى نيازى نرسد.
اى " هشام " خداوند بزرگ و عزيز از گروهى شايسته حكايت فرموده كه ايشان زمانى كه دانستند كه ممكن است دلها از راه حق منحرف شود از خدا تقاضا كردند " ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا وهب لنا من لدنك رحمة انك انت الوهاب " (سوره آل عمران آيه 7) ترجمه: پروردگارا پس از هدايت دلهاى ما را از راه راست برمگردان و ما را از طرف خود به موهبت رحمت سرافراز فرما، زيرا كه تو پروردگار بخشنده يى. همانا از خدا نمىترسد كسى كه معرفت به او ندارد و كسى كه معرفت به او ندارد، بينايى ندارد و حقيقت معرفت را در دل خود نيابد و از معرفت ثابتى كه وسيله بينايى او نسبت به حقايق باشد محروم است و كسى به حقيقت معرفت نمىرسد مگر آنكه كردارش گواه گفتارش و نهانش برابر آشكارش باشد، زيرا خداوند ظاهر انسان و زبان او را راهنماى عقل و معرفت پنهان او قرار داده است.
اى " هشام " هيچ وسيلهيى براى پرستش خدا بهتر از عقل نيست و تا اين صفات در كسى نباشد عقلش كامل نيست:
1 - كفر و شر از او پديد نيايد.
2 - رشد و خوبى از او مترقب باشد.
3 - زائد بر ضرورت از اموال خويش را در راه خدا بخشش كند.
4 - از پر گويى و سخنان نابجا خوددارى نمايد.
5 - از دنيا به مقدار توش و توان قانع باشد و در تمام دوران زندگى از دانش سير نشود.
6 - خوارى و فروتنى در راه خدا را از عزت و شرافت نزد غير خدا خوش تر داند 7 - نيكى و احسان غير را گر چه اندك باشد بسيار شمارد. و احسان بسيار خود را ناچيز حساب كند.